ماسوا و فروتر و پائین تر، (ناظم الاطباء)، ماسوا و بمعنی فروتر نیز آمده، (غیاث) (آنندراج)، زیردست، مقابل مافوق، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، از ما (آنچه) + دون (فرودتر) آنچه فروتر است، آنچه فرود است: جمله بر خودحرام کرده بدی هرچه مادون کردگار عظیم، ناصرخسرو، آنکه کشتستم پی مادون من می نداندکه نخسبد خون من، مولوی، ، (اصطلاح اداری) به کارمندانی اطلاق می شود که در حوزۀ کار و اداره نسبت به فرد یا افراد دیگر شغل و درجۀ فرودتر و حقیرتر داشته باشند، آن افراد را نسبت به اینان مافوق گویند، از این روی ممکن است کسی مافوق عده ای و مادون عده ای دیگر باشد
ماسوا و فروتر و پائین تر، (ناظم الاطباء)، ماسوا و بمعنی فروتر نیز آمده، (غیاث) (آنندراج)، زیردست، مقابل مافوق، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، از ما (آنچه) + دون (فرودتر) آنچه فروتر است، آنچه فرود است: جمله بر خودحرام کرده بدی هرچه مادون کردگار عظیم، ناصرخسرو، آنکه کشتستم پی مادون من می نداندکه نخسبد خون من، مولوی، ، (اصطلاح اداری) به کارمندانی اطلاق می شود که در حوزۀ کار و اداره نسبت به فرد یا افراد دیگر شغل و درجۀ فرودتر و حقیرتر داشته باشند، آن افراد را نسبت به اینان مافوق گویند، از این روی ممکن است کسی مافوق عده ای و مادون عده ای دیگر باشد
ماده گاوی بود که فریدون را شیر می داد و او را برمایون هم می گویند، (برهان) (ناظم الاطباء)، نام گاو فریدون است، (آنندراج) (انجمن آرا)، گاوی که فریدون به شیر آن پرورده شد لیکن نام آن گاو برمایون است نه مایون، (فرهنگ رشیدی)، در شاهنامه این صورت نیامده، مصحف ’برمایون’ است، (حاشیۀ برهان چ معین)، و رجوع به برمایون شود
ماده گاوی بود که فریدون را شیر می داد و او را برمایون هم می گویند، (برهان) (ناظم الاطباء)، نام گاو فریدون است، (آنندراج) (انجمن آرا)، گاوی که فریدون به شیر آن پرورده شد لیکن نام آن گاو برمایون است نه مایون، (فرهنگ رشیدی)، در شاهنامه این صورت نیامده، مصحف ’برمایون’ است، (حاشیۀ برهان چ معین)، و رجوع به برمایون شود
یکی از شش دیهی بود که ’عرب اشعریان’ سر او مقامها ساختند و منزل گرفتند و آن شش دیه عبارت از ممجان و مالون و قزدان و سکن و جمرو کمیدان بود، (از تاریخ قم ص 32)، و رجوع به کمیدان شود از طسوج لنجرود است، (تاریخ قم ص 113)
یکی از شش دیهی بود که ’عرب اشعریان’ سر او مقامها ساختند و منزل گرفتند و آن شش دیه عبارت از ممجان و مالون و قزدان و سکن و جمرو کمیدان بود، (از تاریخ قم ص 32)، و رجوع به کمیدان شود از طسوج لنجرود است، (تاریخ قم ص 113)
قلعه ای است و در حال نصب و جر ماردین گویند. (منتهی الارب). قلعه ای است در جزیره ابن عمرو، این کلمه معرب به حروف است رفعش با واو و نصب و جرش بایاء می باشد گویند: هذه ماردون و رایت ماردین و مررت بماردین. (از اقرب الموارد). رجوع به ماردین شود
قلعه ای است و در حال نصب و جر ماردین گویند. (منتهی الارب). قلعه ای است در جزیره ابن عمرو، این کلمه معرب به حروف است رفعش با واو و نصب و جرش بایاء می باشد گویند: هذه ماردون و رایت ماردین و مررت بماردین. (از اقرب الموارد). رجوع به ماردین شود
نوعی از پودنۀ کوهی باشد و آن را به عربی صعترالحمام خوانند، و صعتراگرچه با سین بی نقطه است لیکن در کتب طبی به صاد نوشته اند تا به شعیر مشتبه نشود، خوردن آن در طعام ضعف چشم را نافع باشد و قوت باصره را نگاه دارد، (برهان)، نوعی از پودنۀ کوهی که به تازی صعترالحمام گویند، (ناظم الاطباء)، مرزنگوش وحشی را گویند که به نام فودنج جبلی و پودنۀ کوهی و صعترالحمام نیز موسوم است، (فرهنگ فارسی معین)، حاشا است، (فهرست مخزن الادویه)، و رجوع به حاشا شود
نوعی از پودنۀ کوهی باشد و آن را به عربی صعترالحمام خوانند، و صعتراگرچه با سین بی نقطه است لیکن در کتب طبی به صاد نوشته اند تا به شعیر مشتبه نشود، خوردن آن در طعام ضعف چشم را نافع باشد و قوت باصره را نگاه دارد، (برهان)، نوعی از پودنۀ کوهی که به تازی صعترالحمام گویند، (ناظم الاطباء)، مرزنگوش وحشی را گویند که به نام فودنج جبلی و پودنۀ کوهی و صعترالحمام نیز موسوم است، (فرهنگ فارسی معین)، حاشا است، (فهرست مخزن الادویه)، و رجوع به حاشا شود
مقدونیه، ماقدونیا: ارسطو ... پس ازچندگاه به التماس فیلقوس به ماقدون رفته به تعلیم اسکندر قیام نمود، (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 165)، و رجوع به مادۀ بعد و ماقدونیا و مقدونیه شود
مقدونیه، ماقدونیا: ارسطو ... پس ازچندگاه به التماس فیلقوس به ماقدون رفته به تعلیم اسکندر قیام نمود، (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 165)، و رجوع به مادۀ بعد و ماقدونیا و مقدونیه شود
جمع واژۀ مادی، در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند). (فرهنگ فارسی معین). پیروان عقیده ای که ماده را اصل و اساس جهان آفرینش می داند. و رجوع به مادی شود
جَمعِ واژۀ مادی، در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند). (فرهنگ فارسی معین). پیروان عقیده ای که ماده را اصل و اساس جهان آفرینش می داند. و رجوع به مادی شود
مازو را گویند، (آنندراج)، مازو، (فرهنگ رشیدی)، مازو را گویند و آن چیزی باشد که پوست را بدان دباغت کنند و زنان هم گاهی به جهت تنگی موضع مخصوص بکار برند، (برهان)، مازو و هر داروی قابضی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مازو شود، غسول قابضی که زنان جهت تنگی استعمال کنند، (ناظم الاطباء)
مازو را گویند، (آنندراج)، مازو، (فرهنگ رشیدی)، مازو را گویند و آن چیزی باشد که پوست را بدان دباغت کنند و زنان هم گاهی به جهت تنگی موضع مخصوص بکار برند، (برهان)، مازو و هر داروی قابضی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مازو شود، غسول قابضی که زنان جهت تنگی استعمال کنند، (ناظم الاطباء)
نوعی شیرینی. طرز تهیه 100- گرم قند و 10 گرم آرد و 3 عدد تخم مرغ و یک قاشق آب بهار نارنج با 100 گرم کره خمیر روانی ترتیب دهند و قالب مخصوص مادلن را چرب کرده از مواد فوق پرکنند و بپزند
نوعی شیرینی. طرز تهیه 100- گرم قند و 10 گرم آرد و 3 عدد تخم مرغ و یک قاشق آب بهار نارنج با 100 گرم کره خمیر روانی ترتیب دهند و قالب مخصوص مادلن را چرب کرده از مواد فوق پرکنند و بپزند
امانت دار، معتمد علیه، زنهار داده زنهار یافته در پناه مرزنگوش وحشی را گویند که بنام فودنج جبلی و پودنه کوهی وصعتر الحمام نیز موسوم است. زنهار داده امان داده شده درامان: جان و مال اتباع خارجه بتضمین خاک ایران مامون و محفوظ است
امانت دار، معتمد علیه، زنهار داده زنهار یافته در پناه مرزنگوش وحشی را گویند که بنام فودنج جبلی و پودنه کوهی وصعتر الحمام نیز موسوم است. زنهار داده امان داده شده درامان: جان و مال اتباع خارجه بتضمین خاک ایران مامون و محفوظ است
برجستگیهای کروی شکلی بقطر 20 12 سانتیمتر که تحت اثر گزش حشره مخصوصی بنام سی نیپس کالا تنکتوریا بر روی جوانه های درخت بلوط مازو ایجاد میشود. حشره مذکور برای تخم گذاری پوست درخت بلوط مازو را سوراخ میکند و بر اثر این عمل مقدار زیادی از شیره گیاهی درخت مذکور متوجه نقطه میشود وتدریجا بصورت برجستگیی در میاید که بنام مازو موسوم است. در ترکیب مازو 60 تا 70 درصد تانن (اسید گالوتانیک) - که ماده اصلی مازو است - وجود دارد. بعلاوه مقدار کمی اسید گالیک و اسید الاژیک و مقداری مواد گلوسیدی و آمیدون موجود است. در صنعت از مازو جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در چرم سازی از آن استفاده میکنند. در پزشکی بعنوان قابضی قوی مورد استعمال دارد مازوج عفص گلگاو، گونه ای درخت بلوط که بنام بلوط مازو نیز موسوم است و در جنگلهای شمالی ایران هم میروید
برجستگیهای کروی شکلی بقطر 20 12 سانتیمتر که تحت اثر گزش حشره مخصوصی بنام سی نیپس کالا تنکتوریا بر روی جوانه های درخت بلوط مازو ایجاد میشود. حشره مذکور برای تخم گذاری پوست درخت بلوط مازو را سوراخ میکند و بر اثر این عمل مقدار زیادی از شیره گیاهی درخت مذکور متوجه نقطه میشود وتدریجا بصورت برجستگیی در میاید که بنام مازو موسوم است. در ترکیب مازو 60 تا 70 درصد تانن (اسید گالوتانیک) - که ماده اصلی مازو است - وجود دارد. بعلاوه مقدار کمی اسید گالیک و اسید الاژیک و مقداری مواد گلوسیدی و آمیدون موجود است. در صنعت از مازو جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در چرم سازی از آن استفاده میکنند. در پزشکی بعنوان قابضی قوی مورد استعمال دارد مازوج عفص گلگاو، گونه ای درخت بلوط که بنام بلوط مازو نیز موسوم است و در جنگلهای شمالی ایران هم میروید