جدول جو
جدول جو

معنی ماخ - جستجوی لغت در جدول جو

ماخ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سخندانی پیر و مرزبان هری و از راویان شاهنامه
تصویری از ماخ
تصویر ماخ
فرهنگ نامهای ایرانی
ماخ
سیم وزر قلب و ناسره، برای مثال جوان شد حکیم ما، جوانمرد و دل فراخ / یک پیر زن خرید، به یک مشت سیم ماخ (عسجدی - ۲۶)، پست و خسیس
تصویری از ماخ
تصویر ماخ
فرهنگ فارسی عمید
ماخ
شخص پست و خسیس
تصویری از ماخ
تصویر ماخ
فرهنگ لغت هوشیار
ماخ
((حَ ضَ))
خسیس، پست، سیم و زر قلب
تصویری از ماخ
تصویر ماخ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماخل
تصویر ماخل
گریزنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخض
تصویر ماخض
پا به ماه
فرهنگ لغت هوشیار
مکان اخذ، جایی که چیزی رااز آن گیرند، محل صدور چیزی، جمع ماخذ، خاستگاه ها سرچشمه ها سرچشمه خاستگاه گرفتگاه، روش جمع ماخذ منابع سرچشمه ها: ماخذ تحقیقات تاریخی. جایی که از آن چیزی گیرند، مسلک روش، منبع اساس: ماخذ این قول کتاب... است جمع ماخذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخذ
تصویر ماخذ
منبع، اصل و ریشه، نوشته یا کتابی که فرد مطلبی را از آن بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شماخ
تصویر شماخ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام شاه سوریان و از دلاوران ایران در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سماخ
تصویر سماخ
سوراخ گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شماخ
تصویر شماخ
سرفراز، متکبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شماخ
تصویر شماخ
سینه بند زنان، پستان بند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماخ
تصویر سماخ
صماخ، داخل گوش، سوراخ گوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صماخ
تصویر صماخ
سوراخ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کماخ
تصویر کماخ
بزرگ منشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لماخ
تصویر لماخ
تو گوش هم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صماخ
تصویر صماخ
((ص))
پرده گوش، سوراخ گوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شماخ
تصویر شماخ
((شَ))
سینه بند، پستان بند، نوعی غله که دانه های بسیار کوچک دارد، شاماخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شماخ
تصویر شماخ
بسیار مرتفع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صماخ
تصویر صماخ
داخل گوش، سوراخ گوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماخوذه
تصویر ماخوذه
برگرفته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماخور
تصویر ماخور
خرابات، میخانه، قمارخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماخچی
تصویر ماخچی
اسب دورگه از نژاد عربی و ترکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماخوذ
تصویر ماخوذ
برگرفته، گرفته شده، مورد مؤاخذه و بازخواست، مبتلا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماخولیا
تصویر ماخولیا
مالیخولیا، بیماری روانی که عوارض آن عبارت است از افسردگی شدید، توّهم، هذیان و مانند آن، ملنخولیا، ملانکولی
فرهنگ فارسی عمید
بمعنی مالیخولیاست که خلل و کوفت دماغی و سودا و خیال خام باشد، وسواس سوداوی
فرهنگ لغت هوشیار
کوتاه شده ماخولیا گونه ای مرض عصبی است که با اختلال قوای عضلانی و دماغی همراه است و معمولا در دنباله فلج عمومی یا تحت شکنجه شدید روحی وجسمی (محبوسانی را که شکنجه شدید میدهند) ویا بر اثر مرض صرع یا در اشخاص هیستریک و یا بطور مادر زادی پدیدآید. مبتلایان باین مرض گاه از خوردن و آشامیدن خودداری مینمایند بنحوی که بحالت مرگ میرسند و گاهی خودکشی میکنند. برای معالجه این بیماران استراحت کامل و مسافرت به نقاط خوش آب و هوا و جدا بودن از افراد دیگر و از حوادث لازم است. این معالجه باید با تجویز داروهای مقوی قوای دماغی همراه باشد مالنخولیا خبط دماغ صبارا صباره، یکی از عواطف مرکب است و آن از تذکر حالات مطبوع مفقود واز اندوه فعلی که آنهارا احاطه کرده است و غیره ترکیب شده. توضیح 1 مالنخولیا بصورتهای: مالیخولیا ماخولیا ملنخولیا مالیخ مالنخ و غیره در آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخور
تصویر ماخور
جایی که در آن شراب نوشند و قمار کنند خرابات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ماخوذ، بر گرفته ها گرفته شده ها جمع ماخوذ درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
ماخوذه در فارسی مونث ماخوذ برگرفته دریافت شده مونث ماخوذ: وجوه ماخوذه جمع ماخوذات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخوذات
تصویر ماخوذات
جمع ماخوذه، بر گرفته ها دریافت شده ها جمز ماخوذه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخوذ بحیا
تصویر ماخوذ بحیا
شرم زده رو در بایست
فرهنگ لغت هوشیار
اخذ شده، گرفته شده بر گرفته، گرفتار گرفتار شده گرفته شده گرفتار جمع ماخوذین: زان کس که نوک تیغ جلاد ماخوذ بجرم حق ستایی. . (دهخدا. مجموعه اشعار. 4)، مسئول: روز قیامت ماخوذ باشیم. یا ماخوذ بحیا. به رودربایستی افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخلق الله
تصویر ماخلق الله
آنچه خدا آفریده است از عالم و انسان و حیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخلا
تصویر ماخلا
مگر بیغر از، غیر از
فرهنگ لغت هوشیار