قانونگذار اسپارت، وی پس از مرگ برادر خود پلی دکت پادشاه اسپارتا فرمانروای شهر گشت، زن برادر او هنگام مرگ شوی آبستن بود و به لیکورگوس پیغام داد که حاضر است طفل خویش را هلاک سازد و سلطنت اسپارتا را بدو سپارد مشروط بدانکه لیکورگوس با وی مزاوجت کند، لیکن لیکورگوس بدین امر تن نداد و چون برادرزاده اش تولد یافت، او را شاریلائوس یعنی ’سرور ملت’ نام نهاده و خود را نائب و قیم وی شمرد، پس از آن سفری به کرتا و مصر و آسیا کرد و چون در اسپارتا انقلابی روی داد مجدداً به وطن بازآمد و در 884 به دستیاری شاریلائوس و سی تن از دوستان خویش به تغییر قوانین اسپارتا همت گماشت، لکن باز دچار مخالفت مردم گشت و روزی در میدان شهر جوانی موسوم به ’آلکاندر’ یک چشم او را کور کرد، پس از وضع قوانین جدید باز از وطن دوری گرفت و سرانجام چنانکه مورخین قدیم نگاشته اند در ممالک بیگانه از گرسنگی بمرد، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ صص 503 - 504) پادشاه اسپارت که از غیر خانوادۀ سلطنتی بود و دو بار نیز از سلطنت معزول گشت، یک بار از جانب ملت برای آنکه به تقسیم اراضی تن نمی داد و بار دیگر از جانب حکومت اشرافی از آنکه گمان بردندکه به تقسیم اراضی مایل است، سرانجام حیات وی مجهول است و پس از وی جباری ماکانیداس نام بر اسپارتا حکومت کرده است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 372)
قانونگذار اسپارت، وی پس از مرگ برادر خود پلی دکت پادشاه اسپارتا فرمانروای شهر گشت، زن برادر او هنگام مرگ شوی آبستن بود و به لیکورگوس پیغام داد که حاضر است طفل خویش را هلاک سازد و سلطنت اسپارتا را بدو سپارد مشروط بدانکه لیکورگوس با وی مزاوجت کند، لیکن لیکورگوس بدین امر تن نداد و چون برادرزاده اش تولد یافت، او را شاریلائوس یعنی ’سرور ملت’ نام نهاده و خود را نائب و قیم وی شمرد، پس از آن سفری به کرتا و مصر و آسیا کرد و چون در اسپارتا انقلابی روی داد مجدداً به وطن بازآمد و در 884 به دستیاری شاریلائوس و سی تن از دوستان خویش به تغییر قوانین اسپارتا همت گماشت، لکن باز دچار مخالفت مردم گشت و روزی در میدان شهر جوانی موسوم به ’آلکاندر’ یک چشم او را کور کرد، پس از وضع قوانین جدید باز از وطن دوری گرفت و سرانجام چنانکه مورخین قدیم نگاشته اند در ممالک بیگانه از گرسنگی بمرد، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ صص 503 - 504) پادشاه اسپارت که از غیر خانوادۀ سلطنتی بود و دو بار نیز از سلطنت معزول گشت، یک بار از جانب ملت برای آنکه به تقسیم اراضی تن نمی داد و بار دیگر از جانب حکومت اشرافی از آنکه گمان بردندکه به تقسیم اراضی مایل است، سرانجام حیات وی مجهول است و پس از وی جباری ماکانیداس نام بر اسپارتا حکومت کرده است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 372)
طریق نیکور، راه غیر معهود و بر غیر قصد و نبهره. (ناظم الاطباء). درست آن ینکور است به تقدیم یاء بر نون. رجوع به ینکور و رجوع به اقرب الموارد و متن اللغه شود
طریق نیکور، راه غیر معهود و بر غیر قصد و نبهره. (ناظم الاطباء). درست آن ینکور است به تقدیم یاء بر نون. رجوع به ینکور و رجوع به اقرب الموارد و متن اللغه شود
رود لیکوس نام دیگر رودزاب علیا به ایران، لیکوس را با زاب بزرگ یا علیا تطبیق داده اند، (ایران باستان ج 2 ص 2122)، قول دیگر آنکه این رود را با زهاب سفلی تطبیق میکنند و بعضی آن را زهاب کوچک نامیده اند، (ایران باستان ج 2 ص 1392)
رود لیکوس نام دیگر رودزاب علیا به ایران، لیکوس را با زاب بزرگ یا علیا تطبیق داده اند، (ایران باستان ج 2 ص 2122)، قول دیگر آنکه این رود را با زهاب سفلی تطبیق میکنند و بعضی آن را زهاب کوچک نامیده اند، (ایران باستان ج 2 ص 1392)
مقنن اسپارطه، قانونگذار اسپارتی و رواج دهنده مجدد بازیهای المپ، خطیب آتنی و پس از دموستن مشهورترین آنان (حدود396- حدود 324 قبل از میلاد)، و رجوع به لیکورگوس شود
مقنن اسپارطه، قانونگذار اسپارتی و رواج دهنده مجدد بازیهای المپ، خطیب آتنی و پس از دموستن مشهورترین آنان (حدود396- حدود 324 قبل از میلاد)، و رجوع به لیکورگوس شود