- لیکاس
از شخصیتهای اساطیری که به دست هرکول به دریای اژه افکنده شد و آنجا به صورت تخته سنگی درآمد
معنی لیکاس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اِتِ)
لغت نامه دهخدا
رفتن مال و کم شدن آن، (از ’وک س’) (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)، زیان کردن، (تاج المصادر بیهقی)، زیان زده شدن مرد در تجارت، (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان سلگی شهرستان نهاوند واقع در 18هزارگزی باختر شهر نهاوند، بین رود خانه گاماسیاب و رود خانه سراب گیلان، دشت و سردسیر، دارای 640 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، توتون و حبوبات، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
له لیلاس کمونی از سن، آرندیسمان سن دنیس به فرانسه، دارای 19500 تن سکنه
له لیلاس کمونی از سن، آرندیسمان سن دنیس به فرانسه، دارای 19500 تن سکنه
رود لیکوس نام دیگر رودزاب علیا به ایران، لیکوس را با زاب بزرگ یا علیا تطبیق داده اند، (ایران باستان ج 2 ص 2122)، قول دیگر آنکه این رود را با زهاب سفلی تطبیق میکنند و بعضی آن را زهاب کوچک نامیده اند، (ایران باستان ج 2 ص 1392)
(کُ)
لغت نامه دهخدا
نام مستعار کسی که مأموریت داشته از جانب مارک آنتوان قیصر روم نزد کانیشکا پادشاه قسمتی از هند برود، باب روابط دوستانه با وی بگشاید. و پروپرس شاعر ازوی نام برده است. (احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 159)
صدای خفیف، ور آمدن خمیر
اصطلاحی در بازی با تیله