جدول جو
جدول جو

معنی سیکاس

سیکاس
درختی همیشه سبز و تزیینی شبیه نخل که بومی مناطق استوایی است
تصویری از سیکاس
تصویر سیکاس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سیکاس

ایکاس

ایکاس
رفتن مال و کم شدن آن، (از ’وک س’) (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)، زیان کردن، (تاج المصادر بیهقی)، زیان زده شدن مرد در تجارت، (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سیناس

سیناس
دهی است از دهستان گورگ بخش حومه شهرستان مهاباد، سکنه 219 تن، آب آن از رود سیناس، محصول آنجا غلات، توتون و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

سیکاه

سیکاه
لحنی از الحان موسیقی، فارسی است، (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

سیواس

سیواس
نام شهری است از بلاد روم، (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)، شهری است در ترکیه (آسیای صغیر) در کنار رود قزل ایرماق، رجوع به تاریخ گزیده ص 482، منتهی الارب، تاریخ مغول ص 133، 146، 217، 225، 570، نزههالقلوب ص 94، 183، 184 و تاریخ ادبیات ادوارد براون از سعدی تا جامی ترجمه علی اصغر حکمت شود
لغت نامه دهخدا

ساکاس

ساکاس
نام یکی از شرابداران آستیاگ پادشاه ماداست، وی شخصی زیباروی بود و علاوه بر شرابداری موظف بود که کسان را بحضور شاه برد و آنان را که نباید داخل شوند از آنجا دور کند، نام وی در کتاب گزنفن یونانی آمده است، رجوع به ایران باستان ج 1 ص 252 شود
آمونیوس، از حکمای قدیم اسکندریه در نیمۀ اول قرن سوم و پایه گذار مکتب نوافلاطونیان و استاد فلوطین معروف است
لغت نامه دهخدا

لیکاس

لیکاس
از شخصیتهای اساطیری که به دست هرکول به دریای اژه افکنده شد و آنجا به صورت تخته سنگی درآمد
لغت نامه دهخدا