جدول جو
جدول جو

معنی لیموسکی - جستجوی لغت در جدول جو

لیموسکی(سَ)
منسوب به لیموسک از قراء استرآباد. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام قریه ای است در یک فرسنگ و نیمی استرآباد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
منسوب به لیمو، به رنگ پوست لیمو، زردی روشن، رنگ زرد چون رنگ لیموئی و حسن لیموئی که اهل هند آن را چنیک برن گویند، ملا مفید بلخی راست:
چهره ام دور از بهار خطش
شد خزان همچو رنگ لیموئی،
(آنندراج)،
قاری این والای لیموئی به غایت روبرست (؟)
من ندانم از چه شد اینگونه نارنجی مزاج،
نظام قاری (دیوان البسه ص 54)،
، گرد و خرد، به حجم و شکل لیمو: پستانی لیموئی، پستانهای لیموئی، لیموفروش
لغت نامه دهخدا
منسوب به لیمون، چیزی که لیمو در آن انداخته باشند چون سکنجبین لیمونی که بجای سرکه در آن لیمو می اندازند، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان عرب خانه بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع در 75هزارگزی شمال باختری شوسف و 12هزارگزی جنوب جادۀ شوسۀ عمومی مشهد به زاهدان، کوهستانی و معتدل، دارای 99 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
منسوب به لیمو: رنگ زرد و روشن: چهره ام دور از بهار خطش شد خزان همچو رنگ لیمویی. (مفید بلخی آنند. لغ) توضیح کمی رنگ زرد را با آب مخلوط کنند لیمویی باز بدستظید و اگر یک قلم مو فیروزه یی بان بزنند لیمویی خوشرنگ حاصل شود
فرهنگ لغت هوشیار
لیمویی منسوب به لیمون، چیزی که لیمو در آن انداخته باشند چون سکنجبین لیمونی که بجای سرکه درآن لیمو اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیمویی
تصویر لیمویی
منسوب به لیمو، رنگ زرد روشن
فرهنگ فارسی معین