جدول جو
جدول جو

معنی لیایل - جستجوی لغت در جدول جو

لیایل
(لَ یِ)
جمع واژۀ لیل. (منتهی الارب). رجوع به لیل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لیالی
تصویر لیالی
(دخترانه)
شبها
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لیالی
تصویر لیالی
لیل ها، شب ها، جمع واژۀ لیل
فرهنگ فارسی عمید
(اَ یِ)
جمع واژۀ ایّل و ایّل و ایّل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
عیائل. رجوع به عیائل شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
جمع واژۀ لیل. او هو جمع لیلاه و هی اصل اللیل. (منتهی الارب). شبها:
تا به چشم شه نماید خوب روی روزگار
از لیالی بر رخ ایام زلف و خال باد.
سوزنی.
، جمع واژۀ لیله، جمع واژۀ لیلی، نام زنی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
مخفف لیالی. جمع واژۀ لیل. و رجوع به لیالی شود:
نی نی نه هلالی تو که بر چرخ فضایل
چون شمس و قمر زینت ایام و لیالی.
سوزنی.
، فارسیان جمع لولو هم لیال آورده اند و این خلاف قیاس است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیالی
تصویر لیالی
شبها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیالی
تصویر لیالی
((لَ))
جمع لیل، شب ها
فرهنگ فارسی معین