جدول جو
جدول جو

معنی لویزان - جستجوی لغت در جدول جو

لویزان
(لَ وی)
نام دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران واقع در شش هزارگزی جنوب خاوری تجریش و دوهزارگزی خاوری سلطنت آباد. دامنه و سردسیر. دارای 508 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه دارآباد. محصول آنجا غلات، بنشن و صیفی. شغل اهالی زراعت است و یک عده از سکنه در مهمات سازی کار می کنند. ساختمانی از عهد قاجاریه دارد. مزرعه حسین آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آویزان
تصویر آویزان
آویخته، معلق، در حال آویختگی، طفیلی، مزاحم، غمگین، در حال دعوا، گلاویز
فرهنگ فارسی عمید
(لَ دَ)
شهری به سوئیس، کرسی کانتن ود، واقع در جنوب دریاچۀ لمان. دارای 101000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام دختر نینوس پادشاه آشور. و نینوس شوی سیمرامیس بود. (یسنا پورداود ج 1 ص 85)
لغت نامه دهخدا
در حال آویختگی، آویخته، معلق، آونگ، آون، دروا، آونگان، دلنگان،
- آویزان کردن، آویختن، تعلیق،
، جنگ و گریز کنان، گریز و آویز کنان: غوریان دررمیدند و هزیمت شدند وآویزان میرفتند تا ده، (تاریخ بیهقی)، مشغول، دست بکار، آغازان، دست بیقه:
باد سحری سپیده دم خیزانست
با میغ سیه بجنگ آویزانست،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
در حال آویختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آویزگن
تصویر آویزگن
آنکه بهر کس و هر چیز در آویزد متشبث، مبرم (چون گدا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوزان
تصویر لوزان
کناره کناره چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلوزان
تصویر آلوزان
نام قریه ای به سرخس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
معلق، آویخته، در حال جنگ و گریز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خویشان
تصویر خویشان
اطرافیان
فرهنگ واژه فارسی سره
آویخته، آویز، معلق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
معلّقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
Freeloader, Hanging
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
parasite, suspendu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
لگد زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
食白食的人 , 悬挂的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
ফ্রিলোডার , ঝুলন্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
нахлебник , висящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
Schmarotzer, hängend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
нахлібник , підвішений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
فری لوڈر , لٹکا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
mtu wa bure, inayoning'inia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
aproveitador, pendurado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
beleşçi, asılı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
무임승차자 , 매달린
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
フリーライダー , 吊るされた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
נַעֲלָל עַל חֶשְבּוֹן אַחֵרִים , תלויות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
pasożyt, wiszący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
penganggur, tergantung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
ผู้เกาะกิน , แขวน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
profiteur, hangend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
gorrón, colgado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
scroccone, appeso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آویزان
تصویر آویزان
मुफ्तखोर , लटका हुआ
دیکشنری فارسی به هندی