- لوماء
- جمع لئیم، زفتان ژکوران
معنی لوماء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دو دلی
باران شر شر
گندمگون
درفش، پرچمک پرچم کوچک، پیشوا، گند چند گردان از سپاه، درفش رایت علم بیرق اختر، خلیفه التماس ایشان مبذول داشت و تشریف ولوا فرستاد، ایالت استان
اگر نه چرا نه