دهی از دهستان کسلیان، بخش سوادکوه شهرستان شاهی، واقعدر هشت هزارگزی خاوری زیرآب. کوهستانی، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 50 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودکسلیان. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی از دهستان کسلیان، بخش سوادکوه شهرستان شاهی، واقعدر هشت هزارگزی خاوری زیرآب. کوهستانی، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 50 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودکسلیان. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
مرکّب از: لو + لا + ک ضمیر، اگر نبودی تو. - خواجۀ لولاک یا سید لولاک، رسول اکرم صلوات اﷲ علیه و اشاره است به حدیث قدسی که خدای تعالی خطاب به او علیه السلام فرموده است: ’لولاک لما خلقت الافلاک’، اگر تو نبودی آسمانها نیافریدمی: تنش محرم تخت افلاک بود سرش صاحب تاج لولاک بود. نظامی. ترا عز لولاک تمکین بس است ثنای تو طه و یس بس است. سعدی. خواجۀ لولاک و سلطان رسل مقتداو رهنمای جزء و کل. ؟
مُرَکَّب اَز: لو + لا + ک ضمیر، اگر نبودی تو. - خواجۀ لولاک یا سید لولاک، رسول اکرم صلوات اﷲ علیه و اشاره است به حدیث قدسی که خدای تعالی خطاب به او علیه السلام فرموده است: ’لولاک لما خلقت الافلاک’، اگر تو نبودی آسمانها نیافریدمی: تنش محرم تخت افلاک بود سرش صاحب تاج لولاک بود. نظامی. ترا عز لولاک تمکین بس است ثنای تو طه و یس بس است. سعدی. خواجۀ لولاک و سلطان رُسل مقتداو رهنمای جزء و کل. ؟
بر گرفته از سروای: لو لاک لما خلقت الافلاک اگر نبودی تو سپهران را نمی آفریدم اگر نبودی تو. توضیح ماخوذ از آیه حدیث قدسی خطاب به پیغمبراسلام ص: لولاک لما خلقت الافلاک. (اگر تو نبودی من فلکها را نمی آفریدم: ترا عز لو لاک تمکین بس است ثنای تو طه ویس بس است. (سعدی) یا خواجه (سید) لولاک. پیغمبر اسلام ص
بر گرفته از سروای: لو لاک لما خلقت الافلاک اگر نبودی تو سپهران را نمی آفریدم اگر نبودی تو. توضیح ماخوذ از آیه حدیث قدسی خطاب به پیغمبراسلام ص: لولاک لما خلقت الافلاک. (اگر تو نبودی من فلکها را نمی آفریدم: ترا عز لو لاک تمکین بس است ثنای تو طه ویس بس است. (سعدی) یا خواجه (سید) لولاک. پیغمبر اسلام ص
پیچک، گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
پیچک، گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
مرکّب از: لو، اگر + لا، نه، اگرنه. (ترجمان القرآن جرجانی) : ولولا، اینکه. و اگرنه اینکه: لولا اجتبیتها، چرا فراننهادی آن را از خویشتن. (ترجمان القرآن جرجانی)
مُرَکَّب اَز: لو، اگر + لا، نه، اگرنه. (ترجمان القرآن جرجانی) : ولولا، اینکه. و اگرنه اینکه: لولا اجتبیتها، چرا فراننهادی آن را از خویشتن. (ترجمان القرآن جرجانی)
دهی از دهستان گردیان بخش سلماس شهرستان خوی. واقع در سی هزارگزی جنوب باختری سلماس. دره و سردسیر. دارای 70 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان گردیان بخش سلماس شهرستان خوی. واقع در سی هزارگزی جنوب باختری سلماس. دره و سردسیر. دارای 70 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
به معنی دویم کولاب است که موجۀ عظیم باشد، (برهان)، به معنی کلاک یعنی موج بزرگ نوشته شده، (از آنندراج)، همان کلاک یعنی موج بزرگ، (فرهنگ رشیدی)، موجۀ عظیم، (ناظم الاطباء)، بعضی به معنی طوفان گفته اند، (فرهنگ رشیدی)، افادۀ معنی طوفان نیز می کند، (آنندراج)، در گیلان طوفان دریا را گویند، (حاشیۀ برهان چ معین)، تلاطم امواج دریا، (فرهنگ فارسی معین)، طوفان دریا، طوفان دریایی، انقلاب در دریا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، باد و برف، (ناظم الاطباء)، طوفان برف و باد، انقلاب در هوا، دمه، دمق، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
به معنی دویم کولاب است که موجۀ عظیم باشد، (برهان)، به معنی کلاک یعنی موج بزرگ نوشته شده، (از آنندراج)، همان کلاک یعنی موج بزرگ، (فرهنگ رشیدی)، موجۀ عظیم، (ناظم الاطباء)، بعضی به معنی طوفان گفته اند، (فرهنگ رشیدی)، افادۀ معنی طوفان نیز می کند، (آنندراج)، در گیلان طوفان دریا را گویند، (حاشیۀ برهان چ معین)، تلاطم امواج دریا، (فرهنگ فارسی معین)، طوفان دریا، طوفان دریایی، انقلاب در دریا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، باد و برف، (ناظم الاطباء)، طوفان برف و باد، انقلاب در هوا، دمه، دمق، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لولب آهنی که وسیلۀ اتصال لنگرهای در به چهارچوب و گشاد و بند در است. - لولای توهمی، نوعی از لولا که جفتهااز یکدیگر جدا نگردند. - لولای چاکدار، نوعی لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا گردد. مقابل لولای درنیا و لولای توهمی. - لولای درنیا، نوعی از لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا نشود
لولب آهنی که وسیلۀ اتصال لنگرهای در به چهارچوب و گشاد و بند در است. - لولای توهمی، نوعی از لولا که جفتهااز یکدیگر جدا نگردند. - لولای چاکدار، نوعی لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا گردد. مقابل لولای درنیا و لولای توهمی. - لولای درنیا، نوعی از لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا نشود