جدول جو
جدول جو

معنی لهراسپ - جستجوی لغت در جدول جو

لهراسپ
(پسرانه)
صاحب اسب تندرو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر اروند شاه از نژاد کیقباد پادشاه کیانی
تصویری از لهراسپ
تصویر لهراسپ
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لهراسب
تصویر لهراسب
(پسرانه)
صاحب اسب تندرو، لهراسپ، نام پسر اروندشاه و پدر گشتاسب از نژاد کیقباد پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لهراسب
تصویر لهراسب
اعتدال حقیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرباسپ
تصویر هرباسپ
سیاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طهماسپ
تصویر طهماسپ
(پسرانه)
دارنده اسب نیرومند، از شخصیتهای شاهنامه، پدر، جانشین نوذرپاد شاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لهراسبی
تصویر لهراسبی
منسوب به لهراسب
فرهنگ لغت هوشیار
((لِ س))
ورقه ای که حروف الفبا و نشانه های مختلف روی آن حک شده است که با فشار دادن آن نقش و حروف را به صفحه مورد نظر منتقل می کنند، حروف برگردان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهرسپ
تصویر شهرسپ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زراسپ
تصویر زراسپ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهراس
تصویر مهراس
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی رومی و نماینده قیصر روم در دربار انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هباسپ
تصویر هباسپ
(پسرانه)
دارنده اسب اصیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهراس
تصویر مهراس
هاون، ظرف فلزی استوانه ای از جنس چوب، سنگ که در آن چیزی می کوبند یا می سایند، کابیله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هراسه
تصویر هراسه
چیزی که کسی را با آن بترسانند، چیزی که از چوب، پارچه یا سنگ و گچ به هیکل انسان در کشتزار برپا می کنند که جانوران بترسند و به زراعت آسیب نرسانند، داهل، مترس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لهاسه
تصویر لهاسه
خوراک اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهاسم
تصویر لهاسم
جمع لهسم، آبراهه های تنگ
فرهنگ لغت هوشیار
جوازه کابیله هاون، شتر پر توان هاونی است که با آن گندم و مانند آن میکوبند، سنگی که درون آنرا خالی کرده باشند و در آن چیز گذارند یا آب ریزند و بدان وضو گیرند، شتر پر زور و بارکش سخت خور
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه مردم رابدان ترسانند، چوبی که درمیان زراعت برپاکنند وصورتها وچیزها برآن نصب نمایند تاجانوران زیانکار بسوی مزرعه نیایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهراس
تصویر مهراس
((مِ))
هاونی است که با آن گندم و مانند آن می کوبند، سنگی که درون آن را خالی کرده باشند و در آن چیز گذارند یا آب ریزند و بدان وضو گیرند، شتر پر زور و بارکش سخت خور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هراسه
تصویر هراسه
((هَ س))
هرچیزی که با آن بترسانند، مترسک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هراس
تصویر هراس
هول، آلارم، وحشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هراس
تصویر هراس
ترس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هراس
تصویر هراس
هراسیدن، بیم، ترس، خوف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لهاس
تصویر لهاس
خوراک اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هراس
تصویر هراس
بیم، ترس، باک، پروا، اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هراس
تصویر هراس
((هَ))
بیم، ترس
فرهنگ فارسی معین