جدول جو
جدول جو

معنی لهثان - جستجوی لغت در جدول جو

لهثان
(لَ هََ)
تشنگی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
لهثان
(لَ)
تشنه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
لهثان
تشنگی
تصویری از لهثان
تصویر لهثان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لهبان
تصویر لهبان
تشنه، انسان یا حیوان که احتیاج به نوشیدن آب دارد
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
به معنی ملهوف است. ستمدیدۀ مضطر دادخواه. حسرت خورنده. (منتهی الارب). اندوهگن. (مهذب الاسماء). اندوهناک. (دهار)
لغت نامه دهخدا
نام دهی جزء دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران واقع در 19هزارگزی باختر شهرک، سر راه عمومی مالروی قزوین. کوهستانی و سردسیر. دارای 326 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و گردو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباس و گلیم و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. مزرعۀ دیمی زار مشهور به رزگره شسته جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
سخت تشنه. (مهذب الاسماء). تشنه. (منتهی الارب). ج، لهاب
لغت نامه دهخدا
(سَ)
لهیب. لهاب. لهب. لهب. زبانه زدن آتش بی دود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ سَ فَ)
لهی ّ. مشغول از چیزی شدن و دست بداشتن از آن. (زوزنی). روی گردانیدن، غافل شدن، دوست داشتن چیزی را و شگفتی از آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لهبان
تصویر لهبان
سختی گرمی، زبانه آتش، روز گرم، زبانه زدن آتش شبر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهبان
تصویر لهبان
((لَ هَ))
لهیب، زبانه زدن آتش
فرهنگ فارسی معین