جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لهبان

لهبان

لهبان
سخت تشنه. (مهذب الاسماء). تشنه. (منتهی الارب). ج، لهاب
لغت نامه دهخدا

لهبان

لهبان
لهیب. لهاب. لَهب. لَهَب. زبانه زدن آتش بی دود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

رهبان

رهبان
کسی که در دیر به عبادت مشغول باشد، ترسکار، زاهد و پرهیزگار، پارسای ترسایان
فرهنگ لغت هوشیار