جدول جو
جدول جو

معنی لهاشم - جستجوی لغت در جدول جو

لهاشم
زبون، پست، زشت و بد
تصویری از لهاشم
تصویر لهاشم
فرهنگ فارسی عمید
لهاشم
هر چیز زبون و زشت و نازیبا و دون را گویند
تصویری از لهاشم
تصویر لهاشم
فرهنگ لغت هوشیار
لهاشم
((لَ شُ))
هر چیز بد و زشت، زبون، پست
تصویری از لهاشم
تصویر لهاشم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هلاشم
تصویر هلاشم
لهاشم، زبون، پست، زشت و بد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لهاسم
تصویر لهاسم
جمع لهسم، آبراهه های تنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهاذم
تصویر لهاذم
جمع لهذم، نیزه های برنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلاشم
تصویر هلاشم
زبون وزشت: (من هرچگونه باشم بی کارکی نباشم یاچیزکی نویسم یاچیزکی تراشم خطی نه سخت نیکوخطی ازین میانه شعری نه ینک عالی شعری ازین هلاشم) (انوری رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلاشم
تصویر هلاشم
((هَ ش))
زبون، بد، زشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاشم
تصویر هاشم
(پسرانه)
نام جد پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لهام
تصویر لهام
لشکر بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاشم
تصویر هاشم
شکننده، خرد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاشم
تصویر هاشم
((ش ِ))
دوشنده شیر، شکننده، آن که نان در اشکنه خرد کند، نامی است از نام های مردان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاشم
تصویر هاشم
ش کننده، خرد کننده
فرهنگ فارسی عمید