زن بدکار که پیر شده باشد و زن های دیگر را به فحشا و بی عفتی وادار کند، برای مثال به خود گفتم عجب نبود که نفرت / کنند از صحبت لنبان لبیبان (نزاری - لغت نامه - لنبان)
زن بدکار که پیر شده باشد و زن های دیگر را به فحشا و بی عفتی وادار کند، برای مِثال به خود گفتم عجب نَبْوَد که نفرت / کنند از صحبت لنبان لبیبان (نزاری - لغت نامه - لنبان)
نام محله ای به اصفهان. نام محلتی در مرکز اسپاهان. رفیع الدین شاعر ازآنجاست. یاقوت گوید: ده بزرگی است به اصفهان و آن را دروازه ای باشد که بدان شهرت یافته (و هنوز برجاست). کمال اسماعیل در مدح رئیس لنبان گفته: تا زبانم به کام جنبان است در ثنای رئیس لنبان است. (از جهانگیری)
نام محله ای به اصفهان. نام محلتی در مرکز اسپاهان. رفیع الدین شاعر ازآنجاست. یاقوت گوید: ده بزرگی است به اصفهان و آن را دروازه ای باشد که بدان شهرت یافته (و هنوز برجاست). کمال اسماعیل در مدح رئیس لنبان گفته: تا زبانم به کام جنبان است در ثنای رئیس لنبان است. (از جهانگیری)
زنی را گویند که از قحبگی و فاحشگی گذشته به قیادت و قوادگی مشغول باشد. یعنی کنیزها و دخترخانها به هم رساند و به قحبگی اندازد. (برهان). صاحب آنندراج گوید: لنبان ترکیبی است از لن به معنی آلت تناسل رجال و دیگر بان که افادۀ معنی محافظ و نگهبان و مراقب کند: ملامتشان مرا میداشت گفتی چو مهمانی به بنگاه عروسان به خود گفتم عجب نبود که نفرت کنند از صحبت لنبان لبیبان. نزاری
زنی را گویند که از قحبگی و فاحشگی گذشته به قیادت و قوادگی مشغول باشد. یعنی کنیزها و دخترخانها به هم رساند و به قحبگی اندازد. (برهان). صاحب آنندراج گوید: لنبان ترکیبی است از لَن به معنی آلت تناسل رجال و دیگر بان که افادۀ معنی محافظ و نگهبان و مراقب کند: ملامتشان مرا میداشت گفتی چو مهمانی به بنگاه عروسان به خود گفتم عجب نبود که نفرت کنند از صحبت لنبان لبیبان. نزاری
رفیع الدین. از شعرای مشهور اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری ایران و اهل قریۀ لنبان نزدیک اصفهان است. او را دیوانی است مرتب. این دو بیت از قصیده ای که در مدح فخرالدین زید بن حسن الحسینی سرود، نقل میشود: جانا حدیث عشق ندانی کجا رسد هرگز بود که دولت وصلت مرا رسد من خود کیم که دولت وصلت طمع کنم اینم نه بس که دوری هجرت به ما رسد. (قاموس الاعلام ترکی). رجوع به رفیع الدین شود
رفیع الدین. از شعرای مشهور اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری ایران و اهل قریۀ لنبان نزدیک اصفهان است. او را دیوانی است مرتب. این دو بیت از قصیده ای که در مدح فخرالدین زید بن حسن الحسینی سرود، نقل میشود: جانا حدیث عشق ندانی کجا رسد هرگز بود که دولت وصلت مرا رسد من خود کیم که دولت وصلت طمع کنم اینم نه بس که دوری هجرت به ما رسد. (قاموس الاعلام ترکی). رجوع به رفیع الدین شود