جدول جو
جدول جو

معنی لمانی - جستجوی لغت در جدول جو

لمانی
قسمی مروارید است: مروارید اصفهبد حرج قطری و لازک و وردی و مفرس و لمانی که هر کس مثل آن ندیده بود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

برگرفته از نام سلمان پارسی از یاران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آرایش گر پیرا، پیرایشگاه منسوب به سلمان (نامی از نامهای کسان)، منسوب به سلمان پارسی: بباید در ره ایمان یکی تسلیم سلمانی، کسی که موی سر مردم را اصلاح کند و ریش را بتراشد حلاق آرایشگر، مغازه سلمانی، حق و دستمزدی که به سلمانی ده و قریه پردازند. منسوب به سلمیه، نوعی شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلمانی
تصویر سلمانی
کسی که موی سر و ریش مردم را می تراشد، آرایشگر مرد، کنایه از مکان اصلاح موی صورت و سر، آرایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظلمانی
تصویر ظلمانی
بسیار تاریک، نوعی زمرد گران قیمت به رنگ سبز تیره
فرهنگ فارسی عمید
تاریک تار تیره، بهترین نوع زمرد و آن سبز سیر است و خفت وزن و سرعت انکسار و شدت نمومت و عدم مصابرت بر آتش از صفات اوست. در پیوند با ظلم است برابر با تاریک شدن ظلمانی ظلمانی تار آزاغ تارون دخش بخواه آنچه خواهی و دیگر ببخش مکن بر دل ما چنین روز دخش (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلمانی
تصویر کلمانی
زبان آور: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلمانی
تصویر سلمانی
((سَ))
آرایش گر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظلمانی
تصویر ظلمانی
((ظُ))
تیره، تاریک
فرهنگ فارسی معین
پدر و مادری که هر چه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد (بمانی) (خانم) میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمانی
تصویر بمانی
(دخترانه)
نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمانی
تصویر کمانی
منحنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رمانی
تصویر رمانی
ناری منسوب به رمان بسیار سرخ: لعل رمانی یاقوت رمانی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
میگسار، باده پیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرو، رهن، امانتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمانی
تصویر سمانی
ورتیج اوشوم از مرغان در برهان سمانی آمده و پارسی بلدرچین کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت، بعد از هفت، عدد «۸»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یمانی
تصویر یمانی
ساخته شده در یمن مثلاً تیغ یمانی
برآمده از سوی یمن مثلاً برق یمانی
کنایه از جنوبی
کنایه از نوعی شمشیر
از مردم یمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانی
تصویر امانی
امنیّه ها، آرزوها، جمع واژۀ امنیّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
ساقی، دهندۀ می، باده پیما، می گسار، خرامان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لامانی
تصویر لامانی
چاپلوسی، هرزه گویی، بی ایمانی، لاف و گزاف، دروغ، چاپلوس، لاف زننده،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانی
تصویر امانی
مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمانی
تصویر عمانی
اروستانی آن چه از اروستان آورند منسوب به عمان. منسوب به عمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گمانی
تصویر گمانی
عمل گمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
لاف و گزاف گفتن: والله که مبارکم درین خدمت دانی تو که نیست لاف و لامانی. (کمال اسماعیل لغ) لام آوردن، حیله کردن تزویر کردن: خلق خوشبوی تو با شاه ریا حین می گفت کای گل تازه قبا باز چه لام آوردیک (شمس طبسی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
لحمانی در فارسی: گوشتی گوشتین لمتر منسوب به لحم گوشتین گوشتی: گرده جسمی لحمانی است
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره لگنیها که علفی است و دارای برگهای مستقابل و منظم می باشند لوگانی. یالگانی ها. تیره ای از گیاهان دو لپه یی پیوسته جدا گلبرگ که مخصوص نواحی آسیا و افیقا و آمریکا و استرالیا است. این تیره دارای برخی گونه ها علفی و برخی گونه های درختچه یی راست یا بالا رونده می باشد، سر دسته گیاهان این تیره کلوچه و پاپینه می باشد لوگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لسانی
تصویر لسانی
لسانی در فارسی: زبانی گفتنی منسوب به لسان زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یمانی
تصویر یمانی
اهل یمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانی
تصویر امانی
((اَ))
امانتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امانی
تصویر امانی
((اَ))
جمع امنیه، آرزوها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آمانی
تصویر آمانی
جمع امنیّت، آرزوها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
((ثَ))
هشت
فرهنگ فارسی معین