- لمالم ((لَ لَ))
- لبالب، پر
معنی لمالم - جستجوی لغت در جدول جو
- لمالم
- لبالب، پر، مالامال،
برای مثال نه از لشکر ما کسی کم شده ست / نه این کشور از خون لمالم شده ست (فردوسی - ۳/۲۵۳)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرمه، جمع لمه، موی پیچه ها ژولیده موی ها دیدار یک روز در میان نعناع، سوسنبر