جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لمالم

لمالم

لمالم
لبالب، پر، مالامال، برای مِثال نه از لشکر ما کسی کم شده ست / نه این کشور از خون لمالم شده ست (فردوسی - ۳/۲۵۳)
لمالم
فرهنگ فارسی عمید

لمالم

لمالم
لبالب. مالامال. (برهان). پُر. مَملوّ. نیک پُر. پُر تا لبه چنانکه از سر بخواهد شدن. رجوع به لبالب شود:
نه از لشکر ما کسی کم شده ست
نه این کشور از خون لمالم شده ست.
فردوسی.
(رشیدی این لغت را به ضم هر دو لام و در شعرفردوسی کلمه کم را در مصراع اول گم (به کاف فارسی) آورده است و صاحب آنندراج بر هر دو ایراد کرده)
لغت نامه دهخدا

لم لم

لم لم
به لغت مغربی قطف بحری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

لمام

لمام
سرمه، جمع لمه، موی پیچه ها ژولیده موی ها دیدار یک روز در میان نعناع، سوسنبر
فرهنگ لغت هوشیار

لالم

لالم
نام دهی جزء دهستان گسکرات بخش صومعه سرا شهرستان فومن واقع در 17 هزارگزی شمال باختری صومعه سرا. دارای 619 تن سکنه. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

مالم

مالم
کلمه مرکب از ’ما’ و ’لم’ یعنی مادام که نه. (از ناظم الاطباء).
- مالم یجب، (اصطلاحی فقهی) پدیدۀ حقوقی که هنوز موجود نشده است، مثلاً اسقاط مرور زمان قبل از مضی زمان معین صحیح نیست. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی)
لغت نامه دهخدا

لملم

لملم
گرد و فراهم آمدۀ بسیار. یقال: حی ٌ لملم و جیش ٌ لملم، ای کثیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا