جدول جو
جدول جو

معنی لغزخوانی - جستجوی لغت در جدول جو

لغزخوانی
(لُ غَ خوا / خا)
لغازخوانی. عمل لغزخوان. عیب گیری بر کسی چیزی را
لغت نامه دهخدا
لغزخوانی
((لُ غَ. خا))
عیب گیری، طعنه زنی
تصویری از لغزخوانی
تصویر لغزخوانی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رجزخوانی
تصویر رجزخوانی
خودستایی، خواندن اشعار به هنگام نبرد جهت مفاخرت، عمل رجزخوان
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
لخشانی. ملاست. لیزی
لغت نامه دهخدا
(غَ زَ خوا / خا)
عمل غزلخوان. غزل خواندن. غزل گفتن
لغت نامه دهخدا
(غَزْ)
لوکری. به نام غزالی لوکری معروف است و عوفی در لباب الالباب چنین آورده، ولی غزوانی به نظر ارجح می آید چه در نسخ المعجم فی معاییر اشعار العجم که به غایت مصحح و مضبوط و قدیم است نام وی در دو موضع آمده است (ص 195 و 197) و هر دو به لفظ غزوانی است. (از حاشیۀ مدرس بر المعجم فی معایبر اشعار العجم چ 1935 میلادی ص 195). رجوع به لوکری شود
لغت نامه دهخدا
(لُ خوا / خا)
عمل لغازخوان. خرده گیری. عیب گرفتن چیزی یا عملی را بر کسی
لغت نامه دهخدا
لغازخوان. عیب کننده از روی عناد و حسد و پرادعائی
لغت نامه دهخدا
(پَرْ)
آنکه لغاز خواند. آنکه عیب و خرده گیرد بر عمل یا گفتار یا وضع کسان
لغت نامه دهخدا
(رَ جَ خوا / خا)
خواندن شعر رجز، دعوی و غالباً به لاف. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لغز خوان
تصویر لغز خوان
کسی که از دیگران عیب گیرد لغاز خوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغاز خوانی
تصویر لغاز خوانی
خرده گیری عیب گیری، بد گویی بکنایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غزلخوانی
تصویر غزلخوانی
عمل غزل خوان غزل گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغز خوانی
تصویر لغز خوانی
لغاز خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجزخوانی
تصویر رجزخوانی
((~. خا))
خود ستایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لب خوانی
تصویر لب خوانی
((~. خا))
عمل دریافتن سخن گوینده از روی حرکت لب هایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازخوانی
تصویر بازخوانی
تجدیدی (درس)
فرهنگ واژه فارسی سره