- لعوض
- شغال از جانوران
معنی لعوض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به گونه رمن پشه کارهای سخت بجای بدل، بپاداش
تا یگانگی (تایگانه عوض) گهولش
آنچه با زبان لیسیده شود، در طب قدیم داروی لیسیدنی، کمترین مقدار غذا
مونث لعو و کلبه، داغ پستان داغ پستان سیاهی گرد نوک پستان
کم خرد لیسیدنی داروی مکیدنی لیسیدنی، دارویی که آنرا بلیسند جمع لعوقات
خوردنی خوراکی دندانگیر گرگ، کم خور، آزمند
لوند زن بازیگر زن نازدار زن
پشه، حشرات موذی
جا به جا، گردیده، ورت
چیزی که به جای چیز دیگر داده شود، بدل، خلف، جانشین
آنچه بجای دیگری آید، بدل، جانشین
آزمند آزور، بدخوی، ناکس پست