جدول جو
جدول جو

معنی لعبگر - جستجوی لغت در جدول جو

لعبگر
بازیگر، حقه باز
تصویری از لعبگر
تصویر لعبگر
فرهنگ فارسی عمید
لعبگر
(لَ گَ)
بازیگر:
باغ دیبارخ پرندسلب
لعبگر گشت و لعبهاش عجب.
فرخی.
فاخته راست به کردار یکی لعبگر است
درفکنده به گلو حلقۀ مشکین رسنا.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
لعبگر
بازی گر، حقه باز مشعبد: باغ دیبا رخ پرند سلب لعبگر گشت و لعبهاش عجب. (فرخی. چا. د. 13)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لعبتگر
تصویر لعبتگر
لعبت ساز، عروسک ساز، بت ساز، بتگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعلگر
تصویر لعلگر
سازندۀ لعل، برای مثال لعل فشان ساقی زرین کمر / گشته چو خورشید فلک لعلگر (امیرخسرو - لغتنامه - لعل گر)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعابگر
تصویر لعابگر
پتگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعبتگر
تصویر لعبتگر
لعبت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعب گر
تصویر لعب گر
بازیگر، ترفندگر
فرهنگ لغت هوشیار