نام قصبه ای در سنجاق طرنوی در بلغارستان، واقع در 20هزارگزی شمال شرقی طرنوی کنار نهر اسلاتار شعبه رود یانتره که به دانوب میریزد. دارای 6425 تن سکنه. این قصبه رابر تپۀ فوقانی مناستری است. (قاموس الاعلام ترکی)
نام قصبه ای در سنجاق طرنوی در بلغارستان، واقع در 20هزارگزی شمال شرقی طرنوی کنار نهر اسلاتار شعبه رود یانتره که به دانوب میریزد. دارای 6425 تن سکنه. این قصبه رابر تپۀ فوقانی مناستری است. (قاموس الاعلام ترکی)
ریزۀ چیزی، خرده و ریزۀ هر چیز، ریزۀ زر یا فلز دیگر، شوشۀ زر یا سیم، برای مثال به یکی لقمه که بر خوان تو کرد آن مسکین / به یکی سوفچۀ زرش مفروش کنون (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۶)
ریزۀ چیزی، خرده و ریزۀ هر چیز، ریزۀ زر یا فلز دیگر، شوشۀ زر یا سیم، برای مِثال به یکی لقمه که بر خوان تو کرد آن مسکین / به یکی سوفچۀ زرش مفروش کنون (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۶)
نام قصبۀ مرکزقضا در سنجاق نیش از صربستان، واقع در 35هزارگزی جنوب نیش کنار نهر مورادی. دارای 9790 تن سکنه. و از جمله قطعاتی است که طبق عهدنامۀ برلن به صربستان واگذار شده و اکثر اهالی همجوار آن از نژاد آرناؤد و مسلمانند که قبل از واگذاری به ممالک عثمانی مهاجرت کرده و بدانجا اقامت گزیده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
نام قصبۀ مرکزقضا در سنجاق نیش از صربستان، واقع در 35هزارگزی جنوب نیش کنار نهر مورادی. دارای 9790 تن سکنه. و از جمله قطعاتی است که طبق عهدنامۀ برلن به صربستان واگذار شده و اکثر اهالی همجوار آن از نژاد آرناؤد و مسلمانند که قبل از واگذاری به ممالک عثمانی مهاجرت کرده و بدانجا اقامت گزیده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
شوشۀ زر. (آنندراج). شوشۀ زر و سیم، ریزۀ زر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : به یکی لقمه که از خون تو خورد آن مسکین به یکی سوفچه زرش بفروشی تو کنون. منجیک (از آنندراج). ، ریزۀ هر چیز. (برهان)
شوشۀ زر. (آنندراج). شوشۀ زر و سیم، ریزۀ زر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : به یکی لقمه که از خون تو خورد آن مسکین به یکی سوفچه زرش بفروشی تو کنون. منجیک (از آنندراج). ، ریزۀ هر چیز. (برهان)