جدول جو
جدول جو

معنی لرگم - جستجوی لغت در جدول جو

لرگم
(لَ گَ سَ)
موضعی به کلارستاق مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 108)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرگم
تصویر سرگم
کسی که راه را گم کرده و سرگردان باشد، سرگردان، حیران، سردرگم
فرهنگ فارسی عمید
از درختان جنگلی که در جنگل های شمال ایران می روید و به عنوان درخت زینتی هم کاشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
(سَ گُ)
بی ابتدا و انتها. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
در فرهنگ شعوری ج 2 ص 321 این کلمه به معنی زردچوبه که آن را زرده چاو نیز میگویند آمده و با حرف گاف مضموم ضبط داده شده ولی صحیح آن کرکم است. رجوع به کرکم شود
لغت نامه دهخدا
(لُ یُ)
لاوریوم. نام منطقۀ یونان مرکزی (آتیک و بئوسی) ، دارای معدن نقره
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان دیکله بخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 2500 گزی جنوب هوراند. و 13500 گزی شوسۀ اهر به کلیبر. کوهستان. معتدل. دارای 278 تن سکنۀ شیعه. آب آن از دو رشته چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. محضر رسمی طلاق و ازدواج دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
دوک دو. وزیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانی. وی مقام کاردینالی نیز یافت. (1552-1623 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
کرسی بخش در ’نیور’ از ولایت کلامسی به فرانسه. دارای 1986 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(لَ سَ)
نام کرسی بخش در ’وار’ از ولایت دراگینیان نزدیک آرژن به فرانسه. دارای 2707 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(لَ)
در تداول مردم فردوس به کاسۀ گلی بطور مطلق گویند ولی در گناباد خراسان لرگ به کاسۀگلی کثیفی که نزد سگ یا مرغ میگذارند اطلاق میشود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرگم
تصویر سرگم
بی ابتدا و انتها
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره گردو که دارای میوه ای کوچک است و در طرفین میوه دوباله خمیده قرار دارد. این درخت در اکثر جنگلهای شمال ایران میروید و در باغها و پارک ها بعنوان درخت زینتی نیز کشت میشود و در غالب جنگلهای نواحی معتدل و گرم فراوان است لرخ کوچی دله کوچی موتال متول مولول کهل سیاه کهل قرقره کوچ
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که درخت لرگ فراوان باشد، مکانی نزدیک جنوب عباس آباد التپه ی بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
درخت لرگ، مزاحم، مترسک
فرهنگ گویش مازندرانی