نوعی وضو یا غسل که در آن هرگاه عضوی از بدن زخمی شده و روی آن را بسته باشند و باز کردن آن هنگام وضو یا غسل زیان و صدمه داشته باشد می توان به همان حالت که هست وضو گرفت یا غسل کرد، به طوری که آب به آن نرسد، در پزشکی تخته های نازک و نوارهایی که شکسته بند روی عضوی که استخوانش شکسته باشد می بندد، آتل
نوعی وضو یا غسل که در آن هرگاه عضوی از بدن زخمی شده و روی آن را بسته باشند و باز کردن آن هنگام وضو یا غسل زیان و صدمه داشته باشد می توان به همان حالت که هست وضو گرفت یا غسل کرد، به طوری که آب به آن نرسد، در پزشکی تخته های نازک و نوارهایی که شکسته بند روی عضوی که استخوانش شکسته باشد می بندد، آتل
و آنرا بلبیره و لبیره نیز گویند. شهری است بزرگ به اندلس بین آن و قرطبهنود میل است و سرزمین آن نهرها و درختان فراوان دارد.... جمعی از علما بدین ناحیت منسوبند. (از معجم البلدان). نامی است که در دورۀ حکومت اسلامی به خطۀ طاغرنۀ واقع در جنوب اندلس داده اند و مرکز آن را رومیان ایلبیریس میگفتند که عبارت از شهر قدیمی ’البیره’ است سپس این شهر رو به ویرانی گذارد، و غرناطه را مرکز قرار دادند و اسم قدیم را در این خطه محفوظ داشتند. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به لبیره شود کوره ای بزرگ از اندلس و شهری متصل به اراضی کورۀ قبره، بین قبله و مشرق قرطبه. (معجم البلدان).
و آنرا بلبیره و لبیره نیز گویند. شهری است بزرگ به اندلس بین آن و قرطبهنود میل است و سرزمین آن نهرها و درختان فراوان دارد.... جمعی از علما بدین ناحیت منسوبند. (از معجم البلدان). نامی است که در دورۀ حکومت اسلامی به خطۀ طاغرنۀ واقع در جنوب اندلس داده اند و مرکز آن را رومیان ایلبیریس میگفتند که عبارت از شهر قدیمی ’البیره’ است سپس این شهر رو به ویرانی گذارد، و غرناطه را مرکز قرار دادند و اسم قدیم را در این خطه محفوظ داشتند. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به لبیره شود کوره ای بزرگ از اندلس و شهری متصل به اراضی کورۀ قبره، بین قبله و مشرق قرطبه. (معجم البلدان).
دهل بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 439). تبیر. (فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام). بمعنی تبیر است که دهل و کوس و طبل و نقاره باشد. (برهان). طبل و کوس و دهل. (غیاث اللغات). دهل را نیز گویند. (فرهنگ اوبهی). طبل و دمامه که آن را کوس نیز گویند. (شرفنامۀ منیری). دهل و نقاره. (فرهنگ خطی کتاب خانه سازمان) : تبیره ببردند و پیل از درش ببستند آذین همه کشورش. فردوسی. برآمد خروش از در پهلوان ز کوس و تبیره زمین شد نوان. فردوسی. بفرمود اسکندر فیلفوس تبیره بزخم آوریدند و کوس. فردوسی. ز ره گرد برخاست وز شهر جوش ز صحرا فغان وز تبیره خروش. اسدی. ز خون پشت صندوق پیلان بنفش شکسته تبیره دریده درفش. اسدی. همچو شمشیر باش جمله هنر چون تبیره مشو همه آواز. سنایی. خروه غنوده فروکوفت بال دهل زن بزد بر تبیره دوال. نظامی. تبیره بغرید چون تندشیر درآمد برقص اژدهای دلیر. نظامی. ایا شاهی که بر درگاه جاهت ز طاس مهر و مه باشد تبیره. شمس فخری. رجوع به تبیر شود، بعضی گویند تبیره دهلی است که میان آن باریک و هر دو سرش پهن میباشد. (برهان). رجوع به تبیر در همین لغت نامه شود، مجازاً بمعنی صدا و آواز تبیره هم آمده است: تبیره برآمد ز پرده سرای همان نالۀ کوس با کرنای. فردوسی. چو شب روز شد بامدادان پگاه تبیره برآمد ز درگاه شاه. فردوسی. تبیره برآمد ز درگاه طوس همان نالۀ بوق و آوای کوس. فردوسی. ، خانه ایکه در آن پلیدیها ریزند. (برهان). خانه ای باشد که در آنجا سرگین و پلیدی باشد. (فرهنگ اوبهی). رجوع به تبیر شود
دهل بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 439). تبیر. (فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام). بمعنی تبیر است که دهل و کوس و طبل و نقاره باشد. (برهان). طبل و کوس و دهل. (غیاث اللغات). دهل را نیز گویند. (فرهنگ اوبهی). طبل و دمامه که آن را کوس نیز گویند. (شرفنامۀ منیری). دهل و نقاره. (فرهنگ خطی کتاب خانه سازمان) : تبیره ببردند و پیل از درش ببستند آذین همه کشورش. فردوسی. برآمد خروش از در پهلوان ز کوس و تبیره زمین شد نوان. فردوسی. بفرمود اسکندر فیلفوس تبیره بزخم آوریدند و کوس. فردوسی. ز ره گرد برخاست وز شهر جوش ز صحرا فغان وز تبیره خروش. اسدی. ز خون پشت صندوق پیلان بنفش شکسته تبیره دریده درفش. اسدی. همچو شمشیر باش جمله هنر چون تبیره مشو همه آواز. سنایی. خروه غنوده فروکوفت بال دهل زن بزد بر تبیره دوال. نظامی. تبیره بغرید چون تندشیر درآمد برقص اژدهای دلیر. نظامی. ایا شاهی که بر درگاه جاهت ز طاس مهر و مه باشد تبیره. شمس فخری. رجوع به تبیر شود، بعضی گویند تبیره دهلی است که میان آن باریک و هر دو سرش پهن میباشد. (برهان). رجوع به تبیر در همین لغت نامه شود، مجازاً بمعنی صدا و آواز تبیره هم آمده است: تبیره برآمد ز پرده سرای همان نالۀ کوس با کرنای. فردوسی. چو شب روز شد بامدادان پگاه تبیره برآمد ز درگاه شاه. فردوسی. تبیره برآمد ز درگاه طوس همان نالۀ بوق و آوای کوس. فردوسی. ، خانه ایکه در آن پلیدیها ریزند. (برهان). خانه ای باشد که در آنجا سرگین و پلیدی باشد. (فرهنگ اوبهی). رجوع به تبیر شود
نام سه بلد است به اندلس و از آنجمله نام شهری است بزرگ و قدیم ازاعمال طلیطله، کنار رود تاجه که در آغاز حد فاصل متصرفات مسلمین و فرنگیان بوده و سپس به دست فرنگیان افتاده و در زمان یاقوت همچنان به دست ایشان بوده است. صاحب کتاب الحلل السندسیه گوید: و از نواحی مشهوری که در زمان عرب به طلیطله وابسته بوده است، طلبیره است و آن بر مسافت 135کیلومتری مادرید است و هم اکنون یازده هزار تن جمعیت دارد. این شهر در ساحل رود تاجه واقع است و پلی در آن شهر وجود دارد که دارای 25 دهانه است که از ساختمانهای قرن 15 میلادی است و نیز دارای دروازه ای قدیمی است که از یادگارهای عصر رومیان است و برجهائی نیز از دوران فرمانروائی بنی امیه در آن شهر باقی مانده است. انگلیسها در این شهر سپاهیان بوناپارت را در 28 ژوئیه 1809 میلادی شکست دادند. در اسپانیا سه شهر بنام طلبیره وجود دارد: 1- طلبیره که قریۀ کوچکی است بر ساحل وادی یانه از اعمال بطلیوس در باختر اندلس. 2- طلبیرۀ بزرگ که از اعمال طلیطله بوده است. 3- طلبیره بیجه بر 30کیلومتری طلبیرۀ بزرگ. و رجوع به معجم البلدان و فهرست مجلدات سه گانه الحلل السندسیه شود
نام سه بلد است به اندلس و از آنجمله نام شهری است بزرگ و قدیم ازاعمال طلیطله، کنار رود تاجه که در آغاز حد فاصل متصرفات مسلمین و فرنگیان بوده و سپس به دست فرنگیان افتاده و در زمان یاقوت همچنان به دست ایشان بوده است. صاحب کتاب الحلل السندسیه گوید: و از نواحی مشهوری که در زمان عرب به طلیطله وابسته بوده است، طلبیره است و آن بر مسافت 135کیلومتری مادرید است و هم اکنون یازده هزار تن جمعیت دارد. این شهر در ساحل رود تاجه واقع است و پلی در آن شهر وجود دارد که دارای 25 دهانه است که از ساختمانهای قرن 15 میلادی است و نیز دارای دروازه ای قدیمی است که از یادگارهای عصر رومیان است و برجهائی نیز از دوران فرمانروائی بنی امیه در آن شهر باقی مانده است. انگلیسها در این شهر سپاهیان بوناپارت را در 28 ژوئیه 1809 میلادی شکست دادند. در اسپانیا سه شهر بنام طلبیره وجود دارد: 1- طلبیره که قریۀ کوچکی است بر ساحل وادی یانه از اعمال بطلیوس در باختر اندلس. 2- طلبیرۀ بزرگ که از اعمال طلیطله بوده است. 3- طلبیره بیجه بر 30کیلومتری طلبیرۀ بزرگ. و رجوع به معجم البلدان و فهرست مجلدات سه گانه الحلل السندسیه شود