نام قصبه ای به ناحیتی از اندلس، واقع در غربی قرطبه و شرقی اکشونیهو میان آن تا قرطبه از راه اشبیلیه چهل و چهار فرسخ است و آن ناحیتی بری و بحری است دارای ثمر و زرع و شجر بسیار و زمین آن را بر دیگر زمینها مزیتی است و آن را شهرها باشد. و لبله را لبله الحمراء خوانند و از آنجا جنطیانا که از عقاقیر داروئیان و عطاران است آرند. (معجم البلدان).
نام قصبه ای به ناحیتی از اندلس، واقع در غربی قرطبه و شرقی اکشونیهو میان آن تا قرطبه از راه اشبیلیه چهل و چهار فرسخ است و آن ناحیتی بری و بحری است دارای ثمر و زرع و شجر بسیار و زمین آن را بر دیگر زمینها مزیتی است و آن را شهرها باشد. و لبله را لبله الحمراء خوانند و از آنجا جنطیانا که از عقاقیر داروئیان و عطاران است آرند. (معجم البلدان).
نواله یا نوالۀ بزرگ. (منتهی الارب) ، نام آلتی از اصطرلاب. (برهان). رجوع به اصطرلاب و شطبه شود. اندکی برآمدگی مربع که به هر دو طرف عضادۀ اصطرلاب باشد و سوراخی در آن میانه. (غیاث)
نواله یا نوالۀ بزرگ. (منتهی الارب) ، نام آلتی از اصطرلاب. (برهان). رجوع به اصطرلاب و شطبه شود. اندکی برآمدگی مربع که به هر دو طرف عضادۀ اصطرلاب باشد و سوراخی در آن میانه. (غیاث)
لقمه یا پاره ای از اشکنه. یقال ما ذقت عنده عبکه و لالبکه. (منتهی الارب). پارۀ ثرید. (مهذب الاسماء) ، طعامی است که خرما و روغن و پینو را بشورانند و گاهی بجای پینو پست ریزند. (منتهی الارب)
لقمه یا پاره ای از اشکنه. یقال ما ذُقت عنده عبکه و لالبکه. (منتهی الارب). پارۀ ثرید. (مهذب الاسماء) ، طعامی است که خرما و روغن و پینو را بشورانند و گاهی بجای پینو پِسْت ریزند. (منتهی الارب)