مرکّب از: لا + ینصرف، بازنگردنده، غیرمنصرف (اصطلاح نحوی)، رجوع به غیرمنصرف شود: ندانسته از دفتر دین الف نخوانده بجز حرف لاینصرف. سعدی (بوستان)، من همان احمد لاینصرفم که علی بر سر من جر ندهد. ؟
مُرَکَّب اَز: لا + ینصرف، بازنگردنده، غیرمنصرف (اصطلاح نحوی)، رجوع به غیرمنصرف شود: ندانسته از دفتر دین الف نخوانده بجز حرف لاینصرف. سعدی (بوستان)، من همان احمد لاینصرفم که علی بر سر من جر ندهد. ؟