معنی لایوصف - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لایوصف
لایوصف
لایوصف
جمله فعلی) وصف نمیشود، غیر قابل توصیف. یا یدرک و لایوصف. آنچه که دریافت شود ولی قابل توصیف نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
لایوصف
لایوصف
مُرَکَّب اَز: لا + یوصف، وصف ناکردنی. غیرقابل توصیف: یدرک و لایوصف، که دریابی و وصف کردن نتوانی
لغت نامه دهخدا
لاینصرف
لاینصرف
کلمه ای در زبان عربی که قبول تنوین وکسرنکند: ندانسته از دفتر دین الف نخوانده بجز باب لاینصرف. (سعدی. کلیات)
فرهنگ لغت هوشیار
لاینصرف
لاینصرف
مُرَکَّب اَز: لا + ینصرف، بازنگردنده، غیرمنصرف (اصطلاح نحوی)، رجوع به غیرمنصرف شود: ندانسته از دفتر دین الف نخوانده بجز حرف لاینصرف. سعدی (بوستان)، من همان احمد لاینصرفم که علی بر سر من جر ندهد. ؟
لغت نامه دهخدا
لایحصی
لایحصی
مُرَکَّب اَز: لا + یحصی، بیشمار. که بشمار نیاید. رجوع به لاتحصی و هم رجوع به لاتعد و لاتحصی شود
لغت نامه دهخدا
ملایوسف
ملایوسف
دهی از دهستان کلخواران است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.