- لایشعر
- نمیداند نمی فهمد، نادان. بی شعور
معنی لایشعر - جستجوی لغت در جدول جو
- لایشعر ((یَ عَ))
- نادان
- لایشعر
- بی شعور، نادان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نمی داند در نمی یابد، کانا گول
ریاضیدان
نیامرزیدنی، نابخشودنی
بی شعور
کانا گول
نارون
بشخوده نمیشود، نابخشودنی نیامرزیدنی. یا ذنب لایغفر. گناه نابخشودنی بزه غیر قابل بخشش نابخشوده
جاوشیر، گیاهی با ساقۀ بلند و پرزدار با برگ های شبیه برگ انجیر و گل های زرد خوشبو و صمغی بدبو که از ریشه و ساقۀ این گیاه گرفته می شود و برای استرس، استسقا، عسرالبول و بیماری های عصبی نافع است، کوشیر، گاوشیر، گواشیر
بی شمار، بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر
شمرده نمیشود، بی شمار بیحد
دانا تر و بهتر در شعر
شاعرتر، داناتر، ویژگی شعر بهتر و نیکوتر
مردی که بدنش دارای موهای زیاد و یا بلند باشد