معنی رایشگر - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با رایشگر
رامشگر
- رامشگر
- نوازنده و خواننده، خنیاگر، مطرب، برای مِثال ز رامشگران رامشی کن طلب / که رامش بُوَد نزد رامشگران (منوچهری - ۷۶)
فرهنگ فارسی عمید
آرایشگر
- آرایشگر
- کسی که دیگران را آرایش کند، آرایش کننده، سلمانی، آرایشکار، کسی که جایی را تزئین و آماده می کند، دکوراتور
فرهنگ فارسی عمید