جدول جو
جدول جو

معنی لاکانال - جستجوی لغت در جدول جو

لاکانال
ژزف، عالم مشهور و عضو کنوانسیون، مولد سر (آریژ)، (1614 -1845 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کانال
تصویر کانال
مجرای مصنوعی عبور آب برای حمل و نقل، ترعه مثلاً کانال پاناما، مجرای عبور آب برای آبیاری، انتقال فاضلاب و مانند آن ها، مجرایی از جنس ورق آهن گالوانیزه برای هدایت هوا مثلاً کانال کولر،
مسیری که برای عبور دادن کابل های برق یا مخابرات، لوله های گاز یا آب در زمین یا در دیوار ایجاد می کنند، شبکۀ تلویزیونی، کنایه از مسیر فکر یا عمل، وسیله
فرهنگ فارسی عمید
اصطلاحی است برای مراسمی که در یونان قدیم بصورت جشن عظیم برای باکوس رب النوع شراب برگذار میشد، این رب النوع معابدی داشت و زنانی که کاهنات معبد او بودند باکانت نام داشتند، برای باکوس همه ساله جشنی میگرفتند و در این جشن ها مرد وزن باهم در می آویختند و با عربده های مستی و غوغا بهم می افتادند و مرتکب فسق و فجور میشدند، گاهی در موقع این جشنها و شب نشینی ها قتلی اتفاق می افتاد، این مجالس جشن را باکانال می نامیدند، (از ایران باستان ج 3 ص 2326)، این اعیاد بعداً در روم نیز برگذار شد و آن را ابتدا سالی یکبار و بعد از آن هر ماه به افتخار با کوس برپا میداشتند، چون اعیاد مذکور موجب سلب آسایش عمومی و انتظامات شهر بود، سنای روم در سال 187 قبل از میلاد آنرا منسوخ کرد، لیکن در دورۀ امپراطوری باز تجدید شد، (فهرست ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)
لغت نامه دهخدا
آبراهه ای است که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند
لغت نامه دهخدا
نام دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان رشت واقع در شش هزارگزی جنوب رشت، دارای 790 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)، و چای لاکان بخوبی مشهور است
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاماناژ
تصویر لاماناژ
فرانسوی آبراهنمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کانال
تصویر کانال
بمعنای آبراهه ایست که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کانال
تصویر کانال
((اِ))
ترعه، مجرای وسیع بین دو دریا که برای عبور کشتی ساخته می شود، راه آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کانال
تصویر کانال
آبراه
فرهنگ واژه فارسی سره
آبراه، آبراهه، آب گذر، ترعه، شبکه، راه، طریق، مجرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کلید
فرهنگ گویش مازندرانی
صعود کردن، آویزان کردن
دیکشنری اردو به فارسی