جدول جو
جدول جو

معنی لاپلوم - جستجوی لغت در جدول جو

لاپلوم
نام کرسی بخش در ایالت ’لوت اگرن’ از ولایت آژن، دارای 1097 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
کسی که با چرب زبانی و خوشامدگویی دیگری را فریب بدهد، خوشامدگو، چرب زبان، متملق
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
نام کرسی بخش در ایالت (کرّز) از ولایت تول. دارای 817 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
پیر سیمون مارکی دو، نام ریاضی دان و اخترشناس مشهور فرانسوی، مولد بومونتان -اژ (کالوادس) به سال 1749 و وفات به سال 1827 میلادی او را در باب حرکات ماه و مشتری و کیوان و غیره مطالعاتی است امّا بیشتر شهرت وی بسبب ابداع فرضیه ی معرفت تکوین جهان است بدین گونه که کره ی زمین میلیون ها سال پیش از این از کره ی مذاب خورشید جدا گشته و در فضای لایتناهی به گرد شمس به حرکت درآمده و سپس به مرور زمان سطح آن سرد شده و انجماد پذیرفته و به علت انقباض قشر آن چین خورده و بلندی و پستی (کوه ها و دره ها) پدید آمده است آنگاه چون محیط زمین را ابخره ی غلیظ احاطه کرده بود آن ابخره به صورت باران های شدید بر سطح زمین باریده و گودی های آن را پر کرده و دریاهای کنونی را به وجود آورده است
لغت نامه دهخدا
نام قسمت مرکزی ایتالیای قدیم، افراد نژاد لاتین پیش از تأسیس شهر روم در آنجا ساکن بودند و آن ناحیه را قریب بیست و چهار شهربوده است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 502)
لغت نامه دهخدا
(پِ)
دژخیم پاریس (از 1411 تا 1418 میلادی). یکی از سران حرس ’بورگینیون’ در عهد شارل ششم. به امر ’ژان بیباک’ وی را گردن زدند
لغت نامه دهخدا
متملق ریاکار، چرب زبان، کسی که گفتارش مخالف پندار و کردار وی باشد، آنکه به تو از تعظیم و مهربانی قولی و فعلی آن کند که در دل ندارد، کسی که به شیرین سخنی و چرب زبانی مردم را بفریبد، ذملّق، مرد چاپلوس و مرد سبک تیززبان، (منتهی الارب) :
مکن خویشتن سهمگین چاپلوس
که بسته بود چاپلوس از فسوس،
ابوشکور،
بر مهتر آمد زمین داد بوس
چنان چون بود مردم چاپلوس،
فردوسی،
بمن برکند شاه چندین فسوس
مرا بی منش خواند و چاپلوس،
فردوسی،
فریبنده و ریمن و چاپلوس
جوان و هنرمند و داماد طوس،
فردوسی،
چرا پیش او چون سگ چاپلوس
نرفتی چو برخاست آوای کوس،
فردوسی،
چو دشمن بترسد شود چاپلوس
تو لشکر بیارای و بربند کوس،
فردوسی،
به پوزش بیامد سپهدار طوس
به پیش شه اندر شد او چاپلوس،
فردوسی،
آن چاپلوس بسته گر خندان
کت هر زمان به لوس بپیراید،
لبیبی،
منه دل بر این گیتی چاپلوس
که گیتی فسانه ست و باد و فسوس،
اسدی،
چو دورم ز گفتن، دهد می فسوس
چو نزدیک باشم بود چاپلوس،
اسدی،
همان نیز کز پیش گاو و خروس
شدندی پرستنده و چاپلوس،
اسدی،
چاپلوس لفظ شیرین و فریب
میستانی می نهی چون زر به جیب،
مولوی،
، فریبنده
لغت نامه دهخدا
(پِ)
ژان فرانسوا. از مشاهیر دریانوردان فرانسه. مولد به سال 1741 و وفات به سال 1788م. وی به سال 1782 مأمور اخراج انگلستان از مستعمرات و مستملکات فرانسه در سواحل خلیج هودسن واقع در امریکای شمالی گردید و اموری خطیر انجام کرد و هم به سال 1785 از جانب لوئی شانزدهم مأمور اکتشافات بحری شد و با دو کشتی جنگی به نام بوسل و آسترلاب به بحر محیط درآمد و در چین و ژاپن و سواحل استرالیا بگشت ولی در سال 1788 مدتی از او بی خبر ماندند و برای جستجوی از حال او کشتیهائی فرستادند سرانجام در 1827 کاپیتن انگلیسی موسوم به دیلن در سواحل جزیره وانی کورو شکسته های کشتیهای او را پیدا کرد. لاپروز را سیاحت نامه ای است که نشر شده است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
چرب زبانی، تملق گوئی متملق، چرب زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاکلام
تصویر لاکلام
بی گفتگو بی سخن: و فراست و امانت و دیانت و انصاف لا کلام داشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
تملق گو، چرب زبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
متملق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
المتملّق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
Fawning, Sycophant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
flatteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
льстивый , льстец
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
아첨하는 , 아첨꾼
دیکشنری فارسی به کره ای
چاپلوس، چاپلوسی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
چاپلوس , خوشامدی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
তোষামুদী , চাটুকার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
mnyenyekevu, mnafiki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
dalkavuk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
מחמיא , חוֹנֵף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
お世辞を言う , おべっか使い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
schmeichlerisch, Schmeichler
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
चापलूस
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
memuji-muji, penjilat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
ประจบ , คนประจบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
adulador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
adulatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
bajulador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
奉承的 , 谄媚者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
pochlebny, pochlebca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
лестивий , підлабузник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چاپلوس
تصویر چاپلوس
vleierig, vleier
دیکشنری فارسی به هلندی