مؤنث ارأس. که سر بزرگ داشته باشد. (از اقرب الموارد) ، گوسفند سیاه سر. (دهار). میش سفید و سیاه. (سروری) (آنندراج). سپید و سیاه سر و روی: نعجه رأساء، میش سپید و سیاه سر و روی. ج، رأسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
مؤنث ارأس. که سر بزرگ داشته باشد. (از اقرب الموارد) ، گوسفند سیاه سر. (دهار). میش سفید و سیاه. (سروری) (آنندراج). سپید و سیاه سر و روی: نعجه رأساء، میش سپید و سیاه سر و روی. ج، رأسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
سخن فاناک گوینده و اکثارکننده فا را. (منتهی الارب). مطرزی گوید: فأفاء کسی است که جزبه کوشش، توانایی بر بیرون آوردن کلمه از زبان خود ندارد و در آغاز به حرفی شبیه به فا ابتدا کند سپس بسختی حروف کلمه را بدرست ادا کند. (اقرب الموارد)
سخن فاناک گوینده و اِکثارکننده فا را. (منتهی الارب). مطرزی گوید: فأفاء کسی است که جزبه کوشش، توانایی بر بیرون آوردن کلمه از زبان خود ندارد و در آغاز به حرفی شبیه به فا ابتدا کند سپس بسختی حروف کلمه را بدرست ادا کند. (اقرب الموارد)
زن آراسته و زیب داده چشم. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رأراء. رأراءه. رأراءه. (از اقرب الموارد) ، آنکه ’ر’ را غین تلفظ کند، و متعربۀ بغداد چنین بوده اند. (یادداشت مرحوم دهخدا)
زن آراسته و زیب داده چشم. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رأراء. رأراءه. رأراءه. (از اقرب الموارد) ، آنکه ’ر’ را غین تلفظ کند، و متعربۀ بغداد چنین بوده اند. (یادداشت مرحوم دهخدا)
جای پست که بپوشد درآینده را. (منتهی الارب) (آنندراج). زمین نشیب. (مهذب الاسماء). زمین پست. (صراح). زمین پست که هرکه در آن باشد ننماید و پوشیده ماند، شتر کوتاه بالا کوتاه گردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
جای پست که بپوشد درآینده را. (منتهی الارب) (آنندراج). زمین نشیب. (مهذب الاسماء). زمین پست. (صراح). زمین پست که هرکه در آن باشد ننماید و پوشیده ماند، شتر کوتاه بالا کوتاه گردن. (منتهی الارب) (آنندراج)