- لامشگر
- نارون
معنی لامشگر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مطرب، سازنده، نوازنده
نوازنده و خواننده، خنیاگر، مطرب، برای مثال ز رامشگران رامشی کن طلب / که رامش بود نزد رامشگران (منوچهری - ۷۶)
ریاضیدان
مبارز
جای رامش محل عیش و طرب
اهل علم و دانش
خوانندگی و نوازندگی، خنیاگری
دانشور، دانشمند، اهل علم ودانش
کسی که از روی کبر و غرور و نخوت می خرامد، جنگجو، مبارز، دلیر
نمیداند نمی فهمد، نادان. بی شعور
آلگی از دسته آلگهای قهوه یی که سر دسته تیره لامینرها میباشد. این آلگ در دریاها به تخته سنگها می چسبد و برخی گونه هایش دارای رشته هایی برگی شکل و مسطح بشکل نوار بطول چند متر و عرض 10 تا 15 سانتیمتر است. این رشته ها ممکنست ساده و یا منشعب باشند. این آلگ بعنوان علوفه چهارپایان از دریاها جمع آوری میشود و مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین الیاف آنرا در جراحی در معالجه فیستولها بکار میبرند
آن که لگام سازد دهنه ساز افسار ساز
آنکه در حمان بدن اشخاص را مالش دهد دلاک: بتی کان همه مالش و تاب یافت به مالشگر آسایش و خواب یافت. (نظامی. گنجینه گنجوی 139)، آنکه با زنان ملاعبه کند
نکوهش کننده سرزنش کننده: (آن شغال رنگ رنگ آمد نهفت بر بنا گوش ملامت گر بگفت) (مثنوی. نیک. 43: 3)
بی شعور، نادان
دلاک، مشت و مالچی
جاوشیر، گیاهی با ساقۀ بلند و پرزدار با برگ های شبیه برگ انجیر و گل های زرد خوشبو و صمغی بدبو که از ریشه و ساقۀ این گیاه گرفته می شود و برای استرس، استسقا، عسرالبول و بیماری های عصبی نافع است، کوشیر، گاوشیر، گواشیر
Prospector
explorador
Prospektor
poszukiwacz
старатель
розвідник
buscador
prospecteur
cercatore
prospector
खोजकर्ता
pencari