- لاله (دخترانه)
- گونه سرخ و گلگون، گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است، گلی به شکل جام و سرخ رنگ
معنی لاله - جستجوی لغت در جدول جو
- لاله
- آلاله، در علم زیست شناسی گلی سرخ رنگ با سه یا پنج گلبرگ، در علم زیست شناسی گیاه این گل، علفی، کوچک و پایا است و در دو نوع بوستانی و بیابانی وجود دارد
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آذریون، شقایق نعمان، لالۀ حمرا، آذرگون، آلاله، شقایق النّعمان، الاله، لالۀ نعمانی، لالۀ سرخ
یک نوع چراغ بلور با پایۀ بلند و حبابی به شکل گل لاله
کنایه از چهره و گونۀ سرخ
کنایه از لب معشوق
- لاله
- پارسی تازه گشته از گیاهان گیاهی است از تیره سوسنیها که دارای پیاز میباشد و برگهایش طویل است و ساقه گل دهنده از وسط برگها خارج میشود. گل آن که در انتهای ساقه قرار دارد منفرد میباشد. گل لاله از سه گلبرگ و سه کاسبرگ رنگین بشکل گلبرگها تشکیل شده است. تعدا پرچمها 6 عدد است و مادگی آن از سه بر چه درست شده که در هربرچه دو ردیف تخمک موجود است. در حدود 50 گونه از این گیاه شناخته شده که در نواحل معتدل و مرطوب و نواحی کوهستانی کره زمین میرویند. بعضی گونه های آن نیز بعنوان گل زینتی در گلدانها کشت میشوند که در اوایل بهار گل میدهند گل لاله قرن الغزال حنون الغزال گل لله لله. توضیح طبق تحقیق کازیمیرسکی نزد ایرانیان بطور کلی - که کمتر ارتباط بطبقه بندی علمی دارد - هر گلی که کاسبرگهای آن برنگ خون و وسط آن سیاه باشد بنام لاله و شقایق نامیده میشود. یا ترکیبات اسمی: لاله احمر. لالء سرخ لاله حمرا، اشک خونین: در بیابانی که ریگ از تف برنگ لاله بود مرغزاری ساختم پر لاله احمر ترا. (عثمان مختاری. همائی 6) یا لاله الوان. لاله چمنی. یا لاله پیکانی. یکی از گونه های گل لاله است. یا لاله چمنی. یکی از گونه های لاله سرنگون است. یا لاله چو غاسی. لاله عباسی. یا لاله چین. لاله ختایی. یا لاله حافظ. گونه ای لاله که در باغهای شیراز کشت میشود. پشت گلبرگهایش سرخ رنگ و داخل گلبرگها سفید داغدار است (این نام رادکتر گائوبا بیاد حافظ بدین لاله داده است)، یا لاله حمرا. لاله ای را گویند که گل احمر. سرخ داشته باشد لاله سرخ لاله یا لاله ختایی. اسم فارسی حماحم است که یکی از انواع ریحانها است که آنرا ریحان تاتاری نیز گویند، درختی که برگهایش سرخ و زرد است و بفارسی آنرا درخت سه رنگ یا گل سه رنگ گویند و در باغچه ها بعنوان زینت کاشته میشود. این گیاه را به ترکی قلفه و بفارسی خوش نظرهم گویند. یا لاله خطایی. لاله ختایی. یا لاله خودرو (ی)، شقایق. یا لاله داغدار. شقایق. یا لاله دختری. شقایق نعمانی. یا لاله درختی. درختی است از تیره ماگنولیاسه که در اکثر نقاط افریقا و آمریکا میروید. چوب این درخت را در منبت کاری و ساختن ابزارهای ظریف بکار میبرند. درخت مذکور را در اکثر نقاط دنیا جهت استفاده از چوبش میکارند شجره الزنبق. یا لاله دریایی. جانوری از شاخه خارپوستان از رده لاله وشان که شکلش شبیه بگل لاله است. یا لاله دشتی. گونه وحشی لاله را گویند. یا لاله دلسوخته. شقایق نعمانی. یا لاله دلسوز. شقایق نعمانی. یا لاله دورو (ی)، گل قحبه. یا لاله رومی. یکی از اقسام گل لاله است. یا لاله زرد. لاله زرین. یا لاله زرین. قسمی لاله که گل زرد دارد و بعنوان زینت در گلدانها کشت میشود لاله زرد. یا لاله سرخ. لاله حمرا لاله احمر. یا لاله سرنگون. گونه ای لاله که گلهایش بطور سرنگون قرار میگیرند گل سرنگون اکلیل الملک. یا لاله صحرایی. شقایق نعمانی. یا لاله صد برگ. گل سرخ صد برگ را گویند. یا لاله طور. آتش طور: اگر چه لاله طور است روی روشن او چراغ صبح بود با بیاض گردن او. (صائب آنند. لغ) یا لاله عباسی. گیاهی است پایا و زمینی از رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که سردسته تیره ای بنام خودش میباشد. برگهای این گیاه متقابل و گلهایش برنگهای مختلف و زیبا است. گلهای آن در اوایل شب پس از غروب خورشید شکفته میشوند. ارتفاع این لاله تا یک متر نیز میرسد. ریشه اش مدر و دارای اثر مسهلی است گل عباسی گل لاله عباسی لاله چولاغاسی لاله مقراضی ورد اللیل نوار اللیل. یا لاله فرنگی. قسمی لاله معمولی که رنگهای سرخ دارد و از اروپای غربی وارد ایران شده و دراطراف خراسان بفراواا میروید. توضیح لاله فرنگی پرپر وکم پر 5 رنگ در عهد ناصرالدین شاه بایران وارد شد و رواج یافت. یا لاله کوهی. شقایق. یا لاله گوش. قسمتی از گوش خارجی که در انسان بشکل صفحه غضروف چین خورده ایست که روی آنرا پوست پوشانده و در پایین آن قسمت نرمی بنام نرمه موجود است و در وسط آن سوراخی است که عبارت از مجرای خارجی گوش است. یالاله متعفن. یکی از گونه های لاله سرنگون است که آنرا حشیشه الحجل نیز گویند. یا لالء مقراضی. یکی از گونه های لاله است. یا لاله وحشی. گونه های وحشی و خودروی لاله را گویند که در اکثر اماکن کوهستانی ایران (خصوصا اطراف خراسان) نیز فراوان است و دارای گلهای قرمز رنگ و آتشی میباشد سنبل بری، گونه سرخ (معشوق) : همی اشک بارید بر کوه سیم دو لاله ز خوشاب کرده دو نیم. (شا. لغ)، صورت چهره: خوی گرفته لاله سیرابش از تف نبید خیره گشته نرگس موژانش از خواب و خمار. (فرخی لغ)، لب معشوق، درون حلقه گوش لالکا لاله گوش، شمعدانیی دارای کاسه ای بلور یا شیشه یی بشکل استوانه است که جهت تحتانی آن باز است و شمع را داخل شیشه نهند. این شمعدان دارای پایه های بلور میباشد. وقتی که لاله ها روشن بود و عقد برگزار شده بود همه رفته بودند مگر ننه حسن. معمولاً گلهای پیازداری را گویند که نام علمی آنها تولیپا و از خانواده لیلیاسه و از تیره سوسنی ها است و کاسه و جام آن تشکیل جامی قشنگ و کامل میدهد، نوعی چراغ قدیمی
- لاله ((لِ))
- نوعی گل سرخ رنگ که میان آن لکه های سیاه دارد، نوعی چراغ پایه دار که شمع را در آن می گذارند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تری نمناکی باز ماندی مهر
گیاهی از تیره آلاله ها جزو دو لپه ییهای جدا گلبرگ که جنسهای بسیار دارد. برگهایش متناوب و ساقه آن علفی و جامش دارای 5 گلبرگ منظم و کاسه وی دارای 5 کاسبرگ سبز و مشخص است، شقایق لاله نعمان. یاآلاله ها، جمع آلاله تیره بزرگی از راسته گیاهان جدا گلبرگ که جنسهای بسیار دارد. برگهای این گیاهان متناوب و ساقه آنها علفی و کاسه آنها دارای 5 گلبرگ منظم و گاهی بیشتراست. آلاله ها شامل بیش از 120 جنس مختلف است. شقایق، لاله
داساری (دلالی)، مزد داسار، مزد راهنما داسار میانجی جافکش (جاف روسپی) جاکش زن مونث دلال، زنی که برای مردان زن پیدا کند، زنی که دیگر زنان را بد راه کند 0 زن واسطه، واسطه میان دو طرف معامله
خوار شدن فرو کاست
آکوردئون
سترگی، پرداخ مخفف جل جلاله نام آسیم (اسم اعظم) بزرگ و بزرگ قدر
دوستی ناب دوستی، دندان کاو، زفت
چکیده کشیده از چیزی، تم (نطفه)، تخمه (نسل)، دوده نژاد، بچه آنچه بیرون کشیده شود از چیزی، نطفه، بچه کودک، نسل، خلاصه هر چیز بر گزیده. آنچه بیرون کشیده شود از چیزی
پارسی تازی گشته شلال گونه ای دوختن و کوک زدن آبشار
آستر موزه آستر کفش
زنی که برای مردان زن پیدا کند، زنی که زنان را به راه بد دلالت کند
آلاله
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، لالۀ نعمانی، آلاله، آذریون، شقایق النّعمان، آذرگون، لاله، شقایق نعمان، لالۀ حمرا، لالۀ سرخ
تیره ای از گیاهان دو لپه ای جداگلبرگ
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، لالۀ نعمانی، آلاله، آذریون، شقایق النّعمان، آذرگون، لاله، شقایق نعمان، لالۀ حمرا، لالۀ سرخ
تیره ای از گیاهان دو لپه ای جداگلبرگ
لاله
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آذریون، لالۀ نعمانی، الاله، لالۀ حمرا، شقایق النّعمان، شقایق نعمان، آذرگون، لاله، لالۀ سرخ
تیره ای از گیاهان دو لپه ای جداگلبرک
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آذریون، لالۀ نعمانی، الاله، لالۀ حمرا، شقایق النّعمان، شقایق نعمان، آذرگون، لاله، لالۀ سرخ
تیره ای از گیاهان دو لپه ای جداگلبرک
نسل، فرزند، آنچه از چیزی بیرون کشیده شود، نطفه، خلاصه
پیراهن نازک، پیراهن و هر لباسی که زیر لباس دیگر پوشیده شود
شگفت نمودن، باران ریزه باریدن
تکه ابر
دستاویز بهانه بهانه، مانده پس مانده، مانده شیر در پستان، مانده نیرو: در پیر
بالشچه ای که زنان برسرین بندند تا کلان نماید شاماکچه که زیر جامه و زره پوشند. زلف. دسته مو، زلف
زلف، دستۀ موی، کاکل، برای مثال جهان شد از نفحات نسیم مشک افشان / چنان که از دم مجمر غلالۀ جانان (کمال الدین اسماعیل - ۷۷)
مرخا