مرکّب از: ب + لا (نفی) + قید، بدون قید. بدون قید و شرط. (فرهنگ فارسی معین). مطلقاً: در نسخه ای که بر رسومات نوشته اند رسوم رادر تحت امیر آخورباشی مجملاً - بلاقید ’جلو’ و ’صحرا’- تفصیل داده اند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 54) ، جمع واژۀ بلاّعه. رجوع به بلاعه شود، جمع واژۀ بلّوعه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به بلوعه شود
مُرَکَّب اَز: ب + لا (نفی) + قِید، بدون قید. بدون قید و شرط. (فرهنگ فارسی معین). مطلقاً: در نسخه ای که بر رسومات نوشته اند رسوم رادر تحت امیر آخورباشی مجملاً - بلاقید ’جلو’ و ’صحرا’- تفصیل داده اند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 54) ، جَمعِ واژۀ بَلاّعه. رجوع به بلاعه شود، جَمعِ واژۀ بَلّوعه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به بلوعه شود
لاسیتی، نام تودۀ کوهی در قسمت شرقی جزیره کرت (اقریطش) مشرف به کوه استاور، دارای 2160 گز ارتفاع و در مرکز آن دریاچه ای است، لاسیتی تشکیل بلوک آبادانی میدهد که دارای 54000 تن سکنه است، 44 هزار آن یونانی مسیحی و ده هزار آن مسلمانند
لاسیتی، نام تودۀ کوهی در قسمت شرقی جزیره کرت (اقریطش) مشرف به کوه استاور، دارای 2160 گز ارتفاع و در مرکز آن دریاچه ای است، لاسیتی تشکیل بلوک آبادانی میدهد که دارای 54000 تن سکنه است، 44 هزار آن یونانی مسیحی و ده هزار آن مسلمانند
نام سلسله ای که بطلیموس تأسیس کرد، توضیح اینکه در تقسیم اول و ثانی ممالک اسکندر کشور مصر نصیب بطلیموس لاگس گردید، و او توانست این مملکت را حفظ کرده در آن سلطنت کند، این سلسله که در تاریخ لاژید نامیده شده از 306 تا 30 قبل از میلاد پایدار مانده است، (از ایران باستان ج 3 ص 2153)
نام سلسله ای که بطلیموس تأسیس کرد، توضیح اینکه در تقسیم اول و ثانی ممالک اسکندر کشور مصر نصیب بطلیموس لاگس گردید، و او توانست این مملکت را حفظ کرده در آن سلطنت کند، این سلسله که در تاریخ لاژید نامیده شده از 306 تا 30 قبل از میلاد پایدار مانده است، (از ایران باستان ج 3 ص 2153)
لافیس، (برهان)، نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد، (غیاث) : تو گوئی که عفریت لاقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود، سعدی، در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است، (زیدری)
لافیس، (برهان)، نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد، (غیاث) : تو گوئی که عفریت لاقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود، سعدی، در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است، (زیدری)
بطالسه، نام سلسله ای که پسر لاگس سردار اسکندر و والی بالاستقلال مصر پس از فوت وی تأسیس کرد، (اصل کلمه لاگید است و گاف یونانی درزبان فرانسوی به ’ژ’ تبدیل میشود، بدین جهت این سلسله را لاژید نیز گفته اند) (ایران باستان ج 3 ص 2153)
بطالسه، نام سلسله ای که پسر لاگس سردار اسکندر و والی بالاستقلال مصر پس از فوت وی تأسیس کرد، (اصل کلمه لاگید است و گاف یونانی درزبان فرانسوی به ’ژ’ تبدیل میشود، بدین جهت این سلسله را لاژید نیز گفته اند) (ایران باستان ج 3 ص 2153)