جدول جو
جدول جو

معنی لاطائل - جستجوی لغت در جدول جو

لاطائل
بی فایده، بیهوده
تصویری از لاطائل
تصویر لاطائل
فرهنگ فارسی عمید
لاطائل
(ءِ)
مرکّب از: لا به معنی نه + طائل به معنی هوده و فائده، بیهوده. بیفائده. بیهده. ترهه. بی نفع. بی مزیتی. بی غنائی. بی خیر.
- لاطائل گفتن، بیهوده گفتن. حرف مفت زدن. جفنگ گفتن.
، فرومایه. ناکس.
- تطویل بلاطائل، پرگوئی بیهوده
لغت نامه دهخدا
لاطائل
بیهوده، بیفایده، بی نفع
تصویری از لاطائل
تصویر لاطائل
فرهنگ لغت هوشیار
لاطائل
بی سود، بی فایده، بیهوده، مهمل، ناسودمند
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصائل
تصویر اصائل
اصیل ها، دارای نژادهای خوب، نژاده ها، نجیبها مثلاً آدم اصیل، اصلی ها، واقعی ها، جمع واژۀ اصیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لااقل
تصویر لااقل
دست کم، کمتر
فرهنگ فارسی عمید
(اَ ءِ)
اطایب. صاحب منتهی الارب در ذیل مطائب آرد: بهترین و برگزیدۀ هر چیزی، واحد ندارد. اطائب مثله یا مطائب در خرمای تر و مانند آن و اطائب در شترهای کشتنی. و منه: اطعمنا من اطائبه. (منتهی الارب). نیکوترین قسمتهای گوشت شتر نحرشده. (ناظم الاطباء). رجوع به مطائب شود، محافظ و رئیس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
سانتی یا سانزیو نقاش بزرگ و نامی ایتالیایی که بسال 1483 میلادی در شهرک اوربین واقع در 280 هزار متری شمال رم به دنیا آمد، وی از کودکی به نقاشی علاقۀ وافری داشت و نخست در خدمت پدر خویش بکسب این هنر پرداخت، آنگاه در 17 سالگی برای کلیسایی تابلو زیبا و ارزنده ای بوجود آورد که با همین کار بنای شهرت جهانی خود را بنیان نهاد، از آن پس دیری با نقاشان نامی عصر خویش بمسابقه پرداخت و در سال 1508 م. مأمور نقاشی سالنهای واتیکان گردید، که این کار نیز بازدیاد شهرت جهانی او کمک بزرگی کرد. در سال 1514م. از طرف لئون دهم بسمت سر معماری بناهای عالی رم برگزیده شد و در کار معماری نیز استعداد و نبوغ خود را نشان داد و تابلوهای گرانبها و شگفت انگیزی برای فرانسوای اول پادشاه فرانسه رسم کرد که هم اکنون در کاخ لوور زینت بخش سالن ها و مایۀ اعجاب هنرشناسان جهان میباشد. او در سال 1520 میلادی در حالیکه فقط 37 سال داشت بدرود زندگی گفت. رافائل عاشق دختر دهقانی شدو همین عشق باعث آفرینش تابلوهای پر ارجی گردید. (از دائره المعارف بریتانیا و قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ ءِ)
جمع واژۀ اطیمه. (المنجد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به اطیمه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ ءِ)
جمع واژۀ اصیل. (اقرب الموارد). رجوع به اصیل شود
لغت نامه دهخدا
(یِ)
ناطائل. رجوع به ناطائل و لاطایل شود
لغت نامه دهخدا
قسمی پارچه یا لباس (شاید مخصوص بندگان و غلامان) :
ارمک و قطنی و عین البقر و رومی باف
ملۀ میلک و لالائی بیحدّ و شمار،
نظام قاری (دیوان البسه ص 15)،
قلمی گرچه بود خواجۀ ابیاریها
همچون لالائی بیقدر غلام است اینجا،
نظام قاری (دیوان البسه ص 39)
صوتی که بدان طفل را در گهواره خوابانند مادران و داهان، لالا، آنچه از آواز خاص که خوانند خوابانیدن طفل شیرخوار را، آوازی نرم مادران و دایگان را برای خوابانیدن کودک، بجبجه، لای لای،
- امثال:
اگر لالائی میدانی چرا خوابت نمی برد
لغت نامه دهخدا
سمت و شغل لالا یعنی لله و خادم و غلام
لغت نامه دهخدا
(صِ)
بی حاصل. بی فایده. بی سود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
قیدی بود که در آخر هر یک از قضایای پنجگانه: مشروطۀ عامه، عرفیۀ عامه، وقتیۀ مطلقه، منتشرۀ مطلقه، مطلقۀ عامه، درآید. رجوع به لادوام شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
جمع واژۀ لاطائل. ترهات. اباطیل. بسابس. صحامح
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
به جای لاطایل به معنی دشنام و فحش و بی معنی در قرون اخیر معمول است. (یادداشت مؤلف). رجوع به لاطایل شود
لغت نامه دهخدا
(بِ ءِ)
مرکّب از: ب + لا (نفی) + طائل، بی فایده. بی سود. (فرهنگ فارسی معین)، بیهوده.
- تطویل بلاطائل، بدرازا کشاندن بی سود. دراز داشتن مطلبی که فایدتی نداشته باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاحاصل
تصویر لاحاصل
بی حاصل بی فایده بی سود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوائل
تصویر اوائل
جمع اول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطائف
تصویر لطائف
جمع لطیفه، لطایف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطائم
تصویر لطائم
لطایم در فارسی مشک ها، بوهای خوش جمع لطیمه مشک ها، بویهای خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لااقل
تصویر لااقل
کمیست باری دست کم دست کم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایائل
تصویر ایائل
جمع ایل، گوزنان بز کوهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصائل
تصویر اصائل
جمع اصیل
فرهنگ لغت هوشیار
مپرس، پرسش مکن، دامن فتنه اجل گیرد و پرسد که چه شد ک گویدش فتنه چه یارای سخن: لاتسئل. (وحشی)
فرهنگ لغت هوشیار
بیهوده بیفایده بی نفع: از ترادف شواغل لاطایل دست فراهم داد، جمع لاطایلات
فرهنگ لغت هوشیار
غاب بسباس ای گرانجان غلتبان بس بس زین فضولی و حکمت بسباس (مختاری غزنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلا طائل
تصویر بلا طائل
بی فایده بی سود: (تطویل بلاطائل) توضیح طائل بمعنی فایده و نفع است. گویند: (لاطائل فیهذا الامر)
فرهنگ لغت هوشیار
غلامی بندگی خدمتکاری: پیش یکران ضمیرش عقل را داغ بر رخ کش به لالایی فرست. (خاقانی. عبد. 576) توضیح در دیوان چا. سج. ص: 825 مولایی، تربیت بزرگزادگان، قسمی پارچه کم ارزش: قلمی گر چه بود خواجه ابیاریها همچو لالایی بیقدر غلامست اینجا. (نظام قاری 39 لغ) صوتی که بدان طفل را در گهواره خوابانند
فرهنگ لغت هوشیار
بخت آزمایی. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است. لاتاری بنگرید به لاتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاطایل
تصویر لاطایل
((یِ))
بیهوده، بی فایده، بدون نفع، سخنان بی معنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لااقل
تصویر لااقل
((اَ قَ))
دست کم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لااقل
تصویر لااقل
دست کم
فرهنگ واژه فارسی سره
اباطیل، ترهات، مزخرفات، مهملات
فرهنگ واژه مترادف متضاد