جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لاطائل

لاطائل

لاطائل
مُرَکَّب اَز: لا به معنی نه + طائل به معنی هوده و فائده، بیهوده. بیفائده. بیهده. ترهه. بی نفع. بی مزیتی. بی غنائی. بی خیر.
- لاطائل گفتن، بیهوده گفتن. حرف مفت زدن. جفنگ گفتن.
، فرومایه. ناکس.
- تطویل بلاطائل، پرگوئی بیهوده
لغت نامه دهخدا

لاطایل

لاطایل
بیهوده بیفایده بی نفع: از ترادف شواغل لاطایل دست فراهم داد، جمع لاطایلات
فرهنگ لغت هوشیار

لا طائل

لا طائل
غاب بسباس ای گرانجان غلتبان بس بس زین فضولی و حکمت بسباس (مختاری غزنوی)
فرهنگ لغت هوشیار

بلاطائل

بلاطائل
مُرَکَّب اَز: ب + لا (نفی) + طائل، بی فایده. بی سود. (فرهنگ فارسی معین)، بیهوده.
- تطویل بلاطائل، بدرازا کشاندن بی سود. دراز داشتن مطلبی که فایدتی نداشته باشد
لغت نامه دهخدا

ناطائل

ناطائل
به جای لاطایل به معنی دشنام و فحش و بی معنی در قرون اخیر معمول است. (یادداشت مؤلف). رجوع به لاطایل شود
لغت نامه دهخدا

بلا طائل

بلا طائل
بی فایده بی سود: (تطویل بلاطائل) توضیح طائل بمعنی فایده و نفع است. گویند: (لاطائل فیهذا الامر)
بلا طائل
فرهنگ لغت هوشیار