جدول جو
جدول جو

معنی لاسوس - جستجوی لغت در جدول جو

لاسوس
ژان باپتیست آنتوان، نام باستان شناس و معمار فرانسوی مولد پاریس (1807-1857 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاسوس
تصویر جاسوس
خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، خبرکش، رافع، ایشه، آیشنه، راید، متجسّس، منهی، زبان گیر، هرکاره
فرهنگ فارسی عمید
مرد نافرجام و شوم داشته، (منتهی الارب)، بد اختر، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از جنس عرطنیثا که بخور مریم است. (فهرست مخزن الادویه) (از تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
رلاند دو، موسیقی دان سبک فرانکوبلژ، مولد من به سال 1530 و وفات 1594 میلادی نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
این نام در کتاب اعمال رسولان (20: 13) آمده. شهری است در جوار دریا از مقاطعۀ ترواس در شمال میسیا برابر جزیره میتیلینی. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(اَ وَ)
ستور که در سرین آن بیماری سوس باشد. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
نامی که ازجانب اسپانیائیان به قبایل حاکم بر بیابانهای امریکای جنوبی داده شده است، لانوس ها بیشتر از ممالک ونزوئلا، برزیلیا و آرژانتین باشند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(جُ)
نام منطقه ای از ’هندوچین’ واقع در مغرب آنام، دارای 855 هزار سکنه. کرسی آن وین تیان است
لغت نامه دهخدا
به یونانی ماهودانه است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
هانریت کنتس دو، شاعرۀ مشهور به زیبائی، (1618-1673 میلادی)
لغت نامه دهخدا
به زبان رومی در مؤیدالفضلاء خرگوش را گویند و به عربی ارنب و به خطائی توشقان خوانند، گویند پای وی تا با زن باشد آبستن نشود، اگر پنیر مایۀ او را با مسکه و عسل حل کنند هر زنی که بخورد دیگر آبستن نشود و اگر بخود برگیرد آبستن گردد، (برهان) (آنندراج)، لاغون، (برهان)، لاغوتی، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به ارنب برّی شود
لغت نامه دهخدا
پیر، عالم نحوی و لغوی فرانسوی، مولد توسی (ین) (1817- 1875 میلادی)، لغت نامۀ بزرگ عمومی قرن نوزدهم (در پانزده جلد) از مؤلفات اوست
لغت نامه دهخدا
جاسوس و بعضی گفته اند با مهمله جاسوس است در خیرو نیکی و با معجمه در شرو بدی،
مرد بدیمن، (منتهی الارب)، قحطسال سخت
لغت نامه دهخدا
بیخ کبر رومی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
یکی از سرداران رومی در سوریه که در سال 46 قبل از میلاد یعنی دو سال قبل از کشته شدن سزار خواست حکومتی مستقل در ناحیه ای از سوریه برای خود دست و پا کند، او از دربار پارت کمک طلبید و دستۀ کوچکی از کمانداران سوارۀ پارتی بکمک او رفت، رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2339 و ص 2352 شود
لغت نامه دهخدا
زاج است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاغوس
تصویر لاغوس
یونانی تازه گشته خرگوش خرگوش ارنب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاحوس
تصویر لاحوس
آزمند، سبز گام بد شگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاسوس
تصویر جاسوس
جستجو کننده خبر، خبر پرس، پرسش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاسوس
تصویر جاسوس
خبرچین، آن که خبر یا پیغامی را از جایی به جای دیگر می برد، جمع جواسیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاسوس
تصویر جاسوس
دم دزد، سخن چین
فرهنگ واژه فارسی سره
خبرآور، خبرچین، خبرگیر، راید، کارآگاه، مفتش، منهی
فرهنگ واژه مترادف متضاد