- كَمِّيّ
- کمی
معنی كَمِّيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از نظر سمّ شناسی، سمّی
دهانی، شفاهی
صمیمی، دوستانه
تکنسین، فنّی
تاریک، افسرده کننده، غمگین
سگ مانند، سگ سگ
کیهانی، جهانی
کلّی، کلاً
نمادین
کمّیّت، مقدار
شنزار، شنی
خورشیدی
هوایی
قانونی، اساسنامه
مادری، مامان من، بی سواد
به طور کمی، از نظر کمّی