معنی سُمِّيّ
سُمِّيّ
از نظر سمّ شناسی، سمّی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با سُمِّيّ
أُمِّيّ
أُمِّيّ
مادَری، مامان مَن، بی سَواد
دیکشنری عربی به فارسی
سُمِّي
سُمِّي
سَمّی
دیکشنری عربی به فارسی
بُنِّيّ
بُنِّيّ
موئی قَهوِه ای، قَهوِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
دُمُّيّ
دُمُّيّ
عَروسکی، خون مَن
دیکشنری عربی به فارسی
سِنِّيّ
سِنِّيّ
اَرشَد، اَهلِ سُنَّت
دیکشنری عربی به فارسی
سِرِّيّ
سِرِّيّ
مَحرَمانِه، راز، پِنهانی
دیکشنری عربی به فارسی
سُمِّيَّة
سُمِّيَّة
سَمّیَت
دیکشنری عربی به فارسی
كُلِّيّ
كُلِّيّ
کُلّی، کُلاً
دیکشنری عربی به فارسی
كَمِّيّ
كَمِّيّ
کَمی
دیکشنری عربی به فارسی