- قیق
- نادان شتابکار: مرد، زاغ کبود قیق آوای ماکیان، آواز بلند فریاد آواز ماکیان چون خروس را به جهت سفاد بخواند، فریاد و آواز بلند
معنی قیق - جستجوی لغت در جدول جو
- قیق ((قَ یا ق))
- فریاد و آواز بلند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تلخه زه (زیتون تلخ)، افرا از گیاهان زیتون تلخ
باریک از هر چیز، لطیف و تنگ
درست تیزنگر، ریزبین، باریک بین، مو به مو، تیزنگر
کم مایه
باریک، نازک
سزاوار، لایق، درخور
چاک شده و نیمه شده، نیمه
مقابل غلیظ، آبکی، کنایه از حساس مثلاً قلب رقیق، کنایه از نرم، لطیف مثلاً شعر رقیق، نازک، ظریف، جمع ارقّاء، مملوک، بنده، برده، غلام
نکتۀ باریک، کار پوشیده و دشوار، امر غامض، باریک، کم، هر چیز نرم، آرد
برادر، پسری که با دختر یا پسر دیگر از یک پدر و مادر باشد، نسبت به آن پسر یا دختر برادر است، داداش
مهره ای است سرخرنگ که در یمن یافت شود و جنسی است از آن که در سواحل دریای روم خیزد
نوعی کوارتز بی شکل که مانند احجار قیمتی در زینت به کار می رود، کنایه از لب
عقیق یمنی (یمانی): نوعی عقیق که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است و بیشتر نگین انگشتر می کنند
عقیق یمنی (یمانی): نوعی عقیق که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است و بیشتر نگین انگشتر می کنند
Elaborate, Exact, Accurate, Exacting, Fastidious, Meticulous, Observant, Precise, Prudent, Rigorous, Thorough
точный , подробный , требовательный , придирчивый , тщательный , внимательный , предусмотрительный , строгий
genau, ausführlich, anspruchsvoll, pedantisch, akribisch, aufmerksam, präzise, klug, rigoros, gründlich
точний , детальний , вимогливий , прискіпливий , ретельний , спостережливий , обачний , суворий , ретельний
dokładny, szczegółowy, wymagający, pedantyczny, uważny, precyzyjny, ostrożny, rygorystyczny
精确的 , 详细的 , 严格的 , 一丝不苟的 , 细心的 , 谨慎的 , 彻底的
preciso, elaborado, exato, exigente, meticuloso, observante, prudente, rigoroso, minucioso
accurato, elaborato, esatto, esigente, meticoloso, osservante, preciso, prudente, rigoroso, approfondito
preciso, elaborado, exacto, exigente, meticuloso, observante, prudente, riguroso, minucioso
précis, élaboré, exact, exigeant, méticuleux, observateur, prudent, rigoureux, approfondi
nauwkeurig, gedetailleerd, exact, veeleisend, pietluttig, oplettend, precies, voorzichtig, rigoureus, grondig
akurat, rinci, tepat, menuntut, cermat, teliti, observan, berhati-hati, ketat
دقيقٌ , مفصّلٌ , دقيقٌ , مراقبٌ , حذرٌ , شديدٌ
सटीक , विस्तृत , सटीक , कठोर , विस्तार से , सतर्क , चौकस , गहन