جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قیق

قیق

قیق
نادان شتابکار: مرد، زاغ کبود قیق آوای ماکیان، آواز بلند فریاد آواز ماکیان چون خروس را به جهت سفاد بخواند، فریاد و آواز بلند
فرهنگ لغت هوشیار

قیق

قیق
گول شتاب کار،
کوه گرداگرد زمین و محیط دنیا، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، پرنده ای است که آن را بوزریق نامند، (از اقرب الموارد)،
مرد نیک دراز، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، مرد بلند ناهنجار و نیک دراز، (ناظم الاطباء)، رجوع به قوق و قواق شود
لغت نامه دهخدا

قیق

قیق
جَمعِ واژۀ قیقه. (اقرب الموارد). رجوع به قیقه شود، جَمعِ واژۀ قیقاءه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قیقاءه شود
لغت نامه دهخدا