- قیطون (پسرانه)
- از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه مصر در زمان حکومت اسکندر مقدونی
معنی قیطون - جستجوی لغت در جدول جو
- قیطون
- قیطان بنگرید به قیطان قیطن: سوراخ بود دلم چورانبان زان قیطونهای موش دندان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رشتۀ باریکی که از ابریشم می بافند
نوشادر
او را (حصار) قلعه حصار
سگ دندان رشته رشته نازک که از ابریشم بافند و آن را زه دامن و گریبان جامه و رشته تسبیح کنند: ز قیطان درو ریشه عشقش دواند برنگی که در چشم تارش نماند
مشک چوپان از گیاهان مشک چوپان
ماندن جای گرفتن
جمع قین، بندگان آهنگران
یونانی تازی شده از گیاهان ارغیسون ارگیسو بابا آدم
بابا آدم
لاتینی بابا آدم از گیاهان بابا آدم اراقیطون
گیاهی پایا از خانوادۀ کاسنی با برگ های پهن و گل های کروی که در طب قدیم مصرف دارویی داشته، ارقیطون، باباآدم
گیاهی پایا از خانوادۀ کاسنی با برگ های پهن و گل های کروی که در طب قدیم مصرف دارویی داشته، باباآدم، اراقیطون
ریشۀ گیاهی که در طب قدیم دم کردۀ آن به عنوان مدر و صاف کنندۀ خون در معالجۀ رماتیسم به کار می رفته، ریشۀ باباآدم، ریشۀ ارقیطون
ریشۀ گیاهی که در طب قدیم دم کردۀ آن به عنوان مدر و صاف کنندۀ خون در معالجۀ رماتیسم به کار می رفته، ریشۀ اراقیطون، ریشۀ باباآدم
باباآدم (گیاه)