نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، برای مثال یکی دیبا فروریزد به رزمه / یکی دینار برسنجد به قپّان (عنصری - ۲۷۰) . در این بیت qappān، باسکول
نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، برای مِثال یکی دیبا فروریزد به رِزمه / یکی دینار برسنجد به قپّان (عنصری - ۲۷۰) . در این بیت qappān، باسکول
آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)
آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مِثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)
در جغرافیای قدیم ناحیه ای بوده است در بخش پنجم اقلیم هفتم که بر قطعۀ کنار دریای نیطش از بخش ششم اقلیم ششم واقع است و به دریاچۀ طرمی منتهی میشود. رجوع به ترجمه ابن خلدون ج 1 ص 148، 152، 153 شود
در جغرافیای قدیم ناحیه ای بوده است در بخش پنجم اقلیم هفتم که بر قطعۀ کنار دریای نیطش از بخش ششم اقلیم ششم واقع است و به دریاچۀ طرمی منتهی میشود. رجوع به ترجمه ابن خلدون ج 1 ص 148، 152، 153 شود
شیخ جاوی. از دانشمندان است. او راست: تسهیل الامانی فی شرح عوامل الجرجانی. کتاب دیگری به نام تسریح العوامل فی شرح العوامل از همین مؤلف در مصر به سال 1325 هجری قمری با کتاب تسهیل الاسماء به چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517)
شیخ جاوی. از دانشمندان است. او راست: تسهیل الامانی فی شرح عوامل الجرجانی. کتاب دیگری به نام تسریح العوامل فی شرح العوامل از همین مؤلف در مصر به سال 1325 هجری قمری با کتاب تسهیل الاسماء به چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517)
حصین بن یزید بن شداد بن قنان حارثی، ملقب به ذوالغصه صد سال ریاست بنی حرث بن کعب را بعهده داشت. وی صاحب روز مشهوری است در میان اعراب که در آن جنگی میان بنی الحارث و بنی عامر در گرفت ودو طرف بسیار کشته دادند. (لباب الانساب) (المرصع)
حصین بن یزید بن شداد بن قنان حارثی، ملقب به ذوالغصه صد سال ریاست بنی حرث بن کعب را بعهده داشت. وی صاحب روز مشهوری است در میان اعراب که در آن جنگی میان بنی الحارث و بنی عامر در گرفت ودو طرف بسیار کشته دادند. (لباب الانساب) (المرصع)
حمزه طاهر. از نویسندگان است. او راست: 1- اتحاد المسلمین فی الاسلام. 2- نظراتی در تمدن جهان و مذاهب سیاسی و اجتماعی آن. این کتاب را جلال نوری بیک به ترکی ترجمه کرده و حمزه طاهر و عبدالوهاب عزام آن را به عربی ترجمه کرده اند و به سال 1920 میلادی / 1338 هجری قمری در 333 صفحه در مصربه چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1507)
حمزه طاهر. از نویسندگان است. او راست: 1- اتحاد المسلمین فی الاسلام. 2- نظراتی در تمدن جهان و مذاهب سیاسی و اجتماعی آن. این کتاب را جلال نوری بیک به ترکی ترجمه کرده و حمزه طاهر و عبدالوهاب عزام آن را به عربی ترجمه کرده اند و به سال 1920 میلادی / 1338 هجری قمری در 333 صفحه در مصربه چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1507)
دهی از دهستان ذهاب است که در بخش سر پل ذهاب شهرستان قصرشیرین و در هفده هزارگزی شمال سر پل ذهاب و دو هزارگزی خاور راه فرعی به اویسی واقع است. دشتی است گرمسیر و مالاریائی و 150 تن سکنه دارد آب آن از رود خانه دله شیر و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان ذهاب است که در بخش سر پل ذهاب شهرستان قصرشیرین و در هفده هزارگزی شمال سر پل ذهاب و دو هزارگزی خاور راه فرعی به اویسی واقع است. دشتی است گرمسیر و مالاریائی و 150 تن سکنه دارد آب آن از رود خانه دله شیر و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مردم بی سروپا و کهنه پوش راگویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : سگ چپانیان بازارم از بزرگان شهر بیزارم. ؟ (از آنندراج). بدانکه یار به از دلبری چپانی نیست ز حسن جامه چه حاصل که یار جانی نیست. سیفی (از آنندراج). ، غدار و حیله باز. (ناظم الاطباء). قلاش. (فرهنگ شعوری). رند. عیار. ژنده پوش: بهرجا سحرساز و نکته پردازیست در عالم ز عریانی بود در جامۀ رندان چپانی. وحشی (از فرهنگ شعوری). بحمداﷲ که چپانی و رندیم اگر در یزد و گر در ملک هندیم. فوقی یزدی (از آنندراج)
مردم بی سروپا و کهنه پوش راگویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : سگ چپانیان بازارم از بزرگان شهر بیزارم. ؟ (از آنندراج). بدانکه یار به از دلبری چپانی نیست ز حسن جامه چه حاصل که یار جانی نیست. سیفی (از آنندراج). ، غدار و حیله باز. (ناظم الاطباء). قلاش. (فرهنگ شعوری). رند. عیار. ژنده پوش: بهرجا سحرساز و نکته پردازیست در عالم ز عریانی بود در جامۀ رندان چپانی. وحشی (از فرهنگ شعوری). بحمداﷲ که چپانی و رندیم اگر در یزد و گر در ملک هندیم. فوقی یزدی (از آنندراج)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس. 6000 گزی خاوری گنبد قابوس سر راه فرعی گنبد قابوس به مراد تپه. محلی است کوهپایه معتدل و سکنۀ آن 460 تن ترکمنی است. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آنجا غلات، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان، بافتن پارچه های ابریشمی است. نهر پالی از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس. 6000 گزی خاوری گنبد قابوس سر راه فرعی گنبد قابوس به مراد تپه. محلی است کوهپایه معتدل و سکنۀ آن 460 تن ترکمنی است. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آنجا غلات، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان، بافتن پارچه های ابریشمی است. نهر پالی از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
سخت سرخ، (منتهی الارب)، بسیار سرخ، (آنندراج)، سرخ بغایت، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، سرخ سیر: احمر قانی و قان، سخت سرخ، (منتهی الارب) : تو در روز هیجا سویدای جنگی بکردی بشمشیر حمرای قانی، منوچهری، در این لفظ بسیار تردد است ظاهراً توافق لسانین باشد میان عربی و ترکی، (آنندراج)
سخت سرخ، (منتهی الارب)، بسیار سرخ، (آنندراج)، سرخ بغایت، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، سرخ سیر: احمر قانی و قان، سخت سرخ، (منتهی الارب) : تو در روز هیجا سویدای جنگی بکردی بشمشیر حمرای قانی، منوچهری، در این لفظ بسیار تردد است ظاهراً توافق لسانین باشد میان عربی و ترکی، (آنندراج)