جدول جو
جدول جو

معنی قپان

قپان((قَ))
ترازوی بزرگ، مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، کپان
تصویری از قپان
تصویر قپان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قپان

قپان

قپان
نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، برای مِثال یکی دیبا فروریزد به رِزمه / یکی دینار برسنجد به قپّان (عنصری - ۲۷۰) . در این بیت qappān، باسکول
قپان
فرهنگ فارسی عمید

قپان

قپان
ترازوئی که یک پله دارد و بجای پله دیگر سنگ از شاهین آن آویزند
قپان
فرهنگ لغت هوشیار

قپان

قپان
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس. 6000 گزی خاوری گنبد قابوس سر راه فرعی گنبد قابوس به مراد تپه. محلی است کوهپایه معتدل و سکنۀ آن 460 تن ترکمنی است. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آنجا غلات، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان، بافتن پارچه های ابریشمی است. نهر پالی از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

قپان

قپان
کپان و آن ترازویی است که یک پله دارد و بجای پلۀ دیگر سنگ از شاهین آن آویزند و بلغت رومی قسطاس میگویند. (برهان)
لغت نامه دهخدا