- قَضَاء
- قضاوت
معنی قَضَاء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پری، یک برگه
طاعون، اپیدمی
وفاداری
بی مغزی، حماقت، بی دقّتی، خرفت بودن
تصمیم، وضوح
جویدن، گاز گرفتن، گاز زدن، نیش زدن
رضایت
آسمان
سخاوت
پاداش، پنالتی
خشن بودن، کهنگی
تیزبینی، هوش، هوشمندی، زیرکی، زرنگی، هوشیاری
سرسبز، سبز
کم نور بودن، نامرئی بودن
چالاکی، حیله گری
شرم، حیا
فراخی، شکوه، زرق و برق، درخشندگی
سفید برفی، سفید
اجرا، عملکرد
روشن کردن، نور
صلاحیّت قضایی، مرجع قضایی