مسجوقینا و مسحوقونیا نیز گویند، و آن زبدالقواریر است به پارسی کف آبگینه گویند و ماءالزجاج خوانند، و آن آبی است که روی آبگینه بود مانند کف پیدا گردد، و بعضی گویند آب خرمای سند است هنگام ساختن، و بعضی گویند زبد آبگینه است آنچه مجفف است کف آبگینه است و بغایت حار و حادبود. (از اختیارات بدیعی). رجوع به مسحقونیا شود
مسجوقینا و مسحوقونیا نیز گویند، و آن زبدالقواریر است به پارسی کف آبگینه گویند و ماءالزجاج خوانند، و آن آبی است که روی آبگینه بود مانند کف پیدا گردد، و بعضی گویند آب خرمای سند است هنگام ساختن، و بعضی گویند زبد آبگینه است آنچه مجفف است کف آبگینه است و بغایت حار و حادبود. (از اختیارات بدیعی). رجوع به مسحقونیا شود
دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه، سکنۀ آن 225 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه، سکنۀ آن 225 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
مثلث شکلی قائم الزوایه، چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند، و از آن برای کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند، اصل کلمه از یونانی گ، نی یا بمعنی زاویه است، آلت هندسی سه گوش، (از برهان قاطع) (انجمن آرا) (غیاث اللغات) : کو نوح که سازهاش بخشم یا مسطر و گونیاش بخشم، خاقانی (از تحفه العراقین)، ، ریسمانی را گویند که استادان بنا چون خواهند عمارتی بسازند آن را بکشند و رنگ عمارت را بریزند، (برهان قاطع) (انجمن آرا)، رژه، رژۀ بنا: شاقول، سنگی که به ریسمان کرده از گونیا بیاویزند تا بدان همواری زمین معلوم کنند، (منتهی الارب)
مثلث شکلی قائم الزوایه، چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند، و از آن برای کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند، اصل کلمه از یونانی گ، نی یا بمعنی زاویه است، آلت هندسی سه گوش، (از برهان قاطع) (انجمن آرا) (غیاث اللغات) : کو نوح که سازهاش بخشم یا مسطر و گونیاش بخشم، خاقانی (از تحفه العراقین)، ، ریسمانی را گویند که استادان بنا چون خواهند عمارتی بسازند آن را بکشند و رنگ عمارت را بریزند، (برهان قاطع) (انجمن آرا)، رژه، رژۀ بنا: شاقول، سنگی که به ریسمان کرده از گونیا بیاویزند تا بدان همواری زمین معلوم کنند، (منتهی الارب)
شهری است بزرگ به روم. (منتهی الارب). ابن هروی گوید: قبر افلاطون حکیم در این شهر در کنیسۀ نزدیک جامع است. (از معجم البلدان). از اقلیم پنجم است طولش از جزایر خالدات ’سه مه’ و عرض از خط استوا ’ما’. شهری بزرگ است از کوره قپادق. سلطان قلج ارسلان در آنجا قلعه ای ساخت از سنگ تراشیده و در آن قلعه جهت نشست خود ایوانی عظیم برآورد. چون خرابی بحال قلعه و باروی قونیه راه یافت، سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی و امرای او تجدیدعمارت باروی شهر کردند. این شهر عمارات عالی و دوازده دروازه دارد و بر فراز هر یک کوشکی قلعه ای شکل است، هوایش معتدل است و آبش از جبال و بر آن آب در دروازه جهت مظهر آب گنبدی عظیم ساخته اند چنانکه بر بیرون گنبد سیصد و چند لوله آب جاری است در ارتفاعاتش غله و پنبه و دیگر حبوب بسیار و نیکو باشد، باغستان فراوان دارد به دو طرف یکی بجانب صحرا و آن اکنون خراب است و دیگری به جانب کوه در پای قلعۀ کوله و آن معمور است، انگور و میوه به انواع از او حاصل شود. از میوه هایش زردآلو بغایت شیرین و آبدار میباشد و چون شهربر سرحد قرامان است، همیشه از ایشان بزحمت باشند و پیوسته پاس دارند و از مزار اکابر تربت مولانا جلاالدین (مولوی رومی) آنجاست. (نزهه القلوب ج 3 ص 97، 98)
شهری است بزرگ به روم. (منتهی الارب). ابن هروی گوید: قبر افلاطون حکیم در این شهر در کنیسۀ نزدیک جامع است. (از معجم البلدان). از اقلیم پنجم است طولش از جزایر خالدات ’سه مه’ و عرض از خط استوا ’ما’. شهری بزرگ است از کوره قپادق. سلطان قلج ارسلان در آنجا قلعه ای ساخت از سنگ تراشیده و در آن قلعه جهت نشست خود ایوانی عظیم برآورد. چون خرابی بحال قلعه و باروی قونیه راه یافت، سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی و امرای او تجدیدعمارت باروی شهر کردند. این شهر عمارات عالی و دوازده دروازه دارد و بر فراز هر یک کوشکی قلعه ای شکل است، هوایش معتدل است و آبش از جبال و بر آن آب در دروازه جهت مظهر آب گنبدی عظیم ساخته اند چنانکه بر بیرون گنبد سیصد و چند لوله آب جاری است در ارتفاعاتش غله و پنبه و دیگر حبوب بسیار و نیکو باشد، باغستان فراوان دارد به دو طرف یکی بجانب صحرا و آن اکنون خراب است و دیگری به جانب کوه در پای قلعۀ کوله و آن معمور است، انگور و میوه به انواع از او حاصل شود. از میوه هایش زردآلو بغایت شیرین و آبدار میباشد و چون شهربر سرحد قرامان است، همیشه از ایشان بزحمت باشند و پیوسته پاس دارند و از مزار اکابر تربت مولانا جلاالدین (مولوی رومی) آنجاست. (نزهه القلوب ج 3 ص 97، 98)
نام دارویی است که آن را به عربی قسط خوانند و بوی صبر از وی می آید، بخور کردن آن در زیر دامن درد رحم را نافع باشد، (برهان) (آنندراج)، قسطبحری است، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قسط شود
نام دارویی است که آن را به عربی قسط خوانند و بوی صبر از وی می آید، بخور کردن آن در زیر دامن درد رحم را نافع باشد، (برهان) (آنندراج)، قسطبحری است، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قسط شود
به لغت یونانی کف آبگینه را گویند و آن آبی باشد که مانند کف بر روی آبگینه پیدا گردد و آن را به عربی زبدالقواریر و ماءالزجاج خوانند. (از برهان). کفک آبگینه را گویند و پاره های او را هیئت پهن بود و زودشکسته شود، و آن چیزی است که چون جوهر آبگینه پخته شود و بر سر او به شبه پوده سیاه چیزی بایستد. قوت او چون قوت آبگینه باشد بلکه الطف و ازید از او بود. (تذکرۀ ضریر انطاکی). شامل کف شیشه ای است که بعد ازگداز شیشه بر روی آن مانند شیشۀ رقیقی ظاهر می شود و شامل احجار مطبوخه است که شیشه و سنگ سرمه و اقلیمیا و راسخست را سائیده و تسقیه به آب آهک و آب قلی نموده که بجوشانند. (از مخزن الادویه). کفکی که بر شیشۀ مذاب افتد، و بعضی گفته اند زجاج شامی است. (یادداشت مرحوم دهخدا). مسجوقونیا. مسحوقونیا. مسحوقینا
به لغت یونانی کف آبگینه را گویند و آن آبی باشد که مانند کف بر روی آبگینه پیدا گردد و آن را به عربی زبدالقواریر و ماءالزجاج خوانند. (از برهان). کفک آبگینه را گویند و پاره های او را هیئت پهن بود و زودشکسته شود، و آن چیزی است که چون جوهر آبگینه پخته شود و بر سر او به شبه پوده سیاه چیزی بایستد. قوت او چون قوت آبگینه باشد بلکه الطف و ازید از او بود. (تذکرۀ ضریر انطاکی). شامل کف شیشه ای است که بعد ازگداز شیشه بر روی آن مانند شیشۀ رقیقی ظاهر می شود و شامل احجار مطبوخه است که شیشه و سنگ سرمه و اقلیمیا و راسخست را سائیده و تسقیه به آب آهک و آب قلی نموده که بجوشانند. (از مخزن الادویه). کفکی که بر شیشۀ مذاب افتد، و بعضی گفته اند زجاج شامی است. (یادداشت مرحوم دهخدا). مسجوقونیا. مسحوقونیا. مسحوقینا
تازی شده از آمیزه سریانی و یونانی کف آبگینه از دارو ها، روغن خاکستری مرهمی که از اختلاط گرد (پودر) کف شیشه مذاب ومقدار کمی آهک و روغن تهیه میشود و جهت معالجه برخی از امراض جلدی مصرف میشده است. توضیح 1 کف شیشه عبارت از ماده ایست که از ترکیب مغنسیا با اکسیدهای فلزی موجود در کربناتهای قلیایی - که جهت ساختن شیشه بکار میروند - بدست میاید و چون سبک وزنست درموقع ذوب سنگهای شیشه در سطح مذاب قرار میگیرد. توضیح 2 چون در خاکستر حاصل از سوختن انساج گیاهی مقادیری کربناتهای مختلف موجود است و گاهی برای ساختن این مرهم بجای افزودن کربنات کلسیم خالص خاکستر افزوده میشود ازین جهت این مرهم را مرهم خاکستر نیز گویند
تازی شده از آمیزه سریانی و یونانی کف آبگینه از دارو ها، روغن خاکستری مرهمی که از اختلاط گرد (پودر) کف شیشه مذاب ومقدار کمی آهک و روغن تهیه میشود و جهت معالجه برخی از امراض جلدی مصرف میشده است. توضیح 1 کف شیشه عبارت از ماده ایست که از ترکیب مغنسیا با اکسیدهای فلزی موجود در کربناتهای قلیایی - که جهت ساختن شیشه بکار میروند - بدست میاید و چون سبک وزنست درموقع ذوب سنگهای شیشه در سطح مذاب قرار میگیرد. توضیح 2 چون در خاکستر حاصل از سوختن انساج گیاهی مقادیری کربناتهای مختلف موجود است و گاهی برای ساختن این مرهم بجای افزودن کربنات کلسیم خالص خاکستر افزوده میشود ازین جهت این مرهم را مرهم خاکستر نیز گویند
مثلث شکلی قائم الزاویه چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند و از آن برای خط کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند
مثلث شکلی قائم الزاویه چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند و از آن برای خط کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند