ترخر است که نوعی از ترب صحرایی باشد. خوردن آن بادها را بشکند. (برهان) (آنندراج). قوقالس نوعی از دوقواست و نزد بعضی تخم کرفس است. (حاشیۀ برهان چ معین از تحفۀ حکیم مؤمن)
ترخر است که نوعی از ترب صحرایی باشد. خوردن آن بادها را بشکند. (برهان) (آنندراج). قوقالس نوعی از دوقواست و نزد بعضی تخم کرفس است. (حاشیۀ برهان چ معین از تحفۀ حکیم مؤمن)
یکی حواء و آن گیاهی است که بزمین می چسبد. (اقرب الموارد). گیاهی است چسبنده بزمین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به حواء شود. - رجل حواءه، مرد چسبنده به خانه خود که از خانه بیرون نیاید و این تشبیه است به گیاه حواء. (اقرب الموارد). مردم لازم گیرنده خانه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
یکی حواء و آن گیاهی است که بزمین می چسبد. (اقرب الموارد). گیاهی است چسبنده بزمین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به حواء شود. - رجل حواءه، مرد چسبنده به خانه خود که از خانه بیرون نیاید و این تشبیه است به گیاه حواء. (اقرب الموارد). مردم لازم گیرنده خانه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
شهر معروفیست در بین اربل و بغداد. آنجا وقعه ای خوارج را رخ داده است. (ازمعجم البلدان). شهری است در کشور عراق دارای 2هزار تن جمعیت که در 40 کیلومتری جنوب شرقی کرکوک قرار دارد. این شهر در دورۀ عباسیان جزء الجزیره بود. و مقبرۀ معروف منسوب به امام زین العابدین (ع) در حدود 2/5 کیلومتری آن قرار دارد. این شهر از قرن نهم هجری بنام طاووق نیز شهرت یافته است. (از دائره المعارف فارسی). دقوق. دقوقی ̍. و رجوع به دقوق و دقوقی ̍ شود
شهر معروفیست در بین اربل و بغداد. آنجا وقعه ای خوارج را رخ داده است. (ازمعجم البلدان). شهری است در کشور عراق دارای 2هزار تن جمعیت که در 40 کیلومتری جنوب شرقی کرکوک قرار دارد. این شهر در دورۀ عباسیان جزء الجزیره بود. و مقبرۀ معروف منسوب به امام زین العابدین (ع) در حدود 2/5 کیلومتری آن قرار دارد. این شهر از قرن نهم هجری بنام طاووق نیز شهرت یافته است. (از دائره المعارف فارسی). دقوق. دقوقی ̍. و رجوع به دقوق و دقوقی ̍ شود
بی پوست تنک برآمدن خایه. بی پوست تنک نهادن ماکیان خایه را: غرقأت الدجاجه بیضها، یعنی تخم گذاشت و در آن پوست خشک نبود. همزه زاید است زیرا از مادۀ غرق می باشد. (از منتهی الارب)
بی پوست تنک برآمدن خایه. بی پوست تنک نهادن ماکیان خایه را: غرقأت الدجاجه بیضها، یعنی تخم گذاشت و در آن پوست خشک نبود. همزه زاید است زیرا از مادۀ غرق می باشد. (از منتهی الارب)
جوش های جلدی که بر اثر برخی امراض عفونی و به علت اختلالات عروقی عصبی تولید می شود. جوش های قوباء بر اثر فشار انگشت محو و پس از رفع فشار مجدداً هویدا می گردند. علت پیدایش قوباء را بیشتر به علت احتقان عروق جلدی می دانند
جوش های جلدی که بر اثر برخی امراض عفونی و به علت اختلالات عروقی عصبی تولید می شود. جوش های قوباء بر اثر فشار انگشت محو و پس از رفع فشار مجدداً هویدا می گردند. علت پیدایش قوباء را بیشتر به علت احتقان عروق جلدی می دانند