- قناطه
- نومید گشتن نومید ی
معنی قناطه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آویختن
گندم فروشی، کافور فروشی
جمع واژۀ قنطره، پل، سازه ای بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن برای عبور از روی آنها، دهله، خدک، بل، پول، جسر
کیفر
بردگی
جمع قنطره، پل های بزرگ
پارسی تازی گشته کناره چوی یا آهنی چنگکدار که گوشتفروشان گوسپند کشته را بدان آویزند و تکه تکه کنند و فروشند
کم خوارگی
گلبرگ
((قَ ر))
فرهنگ فارسی معین
چوبی یا آهنی دراز دارای میخ های بلند که در دکان قصابی گوشت را به آن آویزان می کنند، کناره
ابزاری چوبی یا فلزی با میخ های بلند یا قلاب که در قصابی از آن گوشت آویزان می کنند
مفردقنا یک نیزه نیزه، مهره پشت