- قمارخانه
محلی که در آن قمار بازی می کنند
معنی قمارخانه - جستجوی لغت در جدول جو
- قمارخانه
منگسرای
- قمارخانه
قابخانه، قمره، کازینو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محلی که در آن نماز بخوانند، مسجد، محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که به خواندن دعا اختصاص داده می شود
بت خانه، بتکده، برای مثال آن چون بهارخانۀ چین پر ز نقش چین / این چون نگارخانۀ مانی پر از نگار (عمعق - ۱۶۲) ، بنای زیبا و باشکوه
جایی که در آن مجسمه ها و نقش و نگارها را نصب کرده باشند، نمایشگاه نقاشی، کنایه از بتخانه، خانه ای که به نقش و نگار آراسته شده باشد
هزارلا، قسمت سوم معدۀ حیوانات نشخوار کننده که غذا پس از آنکه حیوان آن را دوباره جوید و فرو داد داخل آن می شود. درون هزارلا برجستگی های تیغه مانندی وجود دارد و از آنجا غذا وارد شیردان می شود، هزارتوی، هزارخانه
(خَمْ ما نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
میخانه. میکده. خرابات. (ناظم الاطباء) :
مرا غم تو به خمارخانه بازآورد
ز راه کعبه به کوی مغانه بازآورد.
خاقانی
مرا غم تو به خمارخانه بازآورد
ز راه کعبه به کوی مغانه بازآورد.
خاقانی
جایی که در آن نماز خوانند، محلی که درکلیسایاکاخ (مسیحیان) که برای خواندن دعا اختصاص دهند: (نمازخانه کلیسای ارامنه)
((~. ن))
فرهنگ فارسی معین
خانه ای که با نقش و نگار آراسته شده باشد، کتاب مانی نقاش، گالری، جایی که در آن تابلوهای نقاشی را به نمایش می گذارند
((~. نِ))
فرهنگ فارسی معین
جایی که در آن نماز خوانند، محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که برای خواندن دعا اختصاص دهند
